کلیپ معرفت و فضایل حضرت عباس(ع) از استاد رائفی پور
سخنرانی زیبای استاد رائفیپور در مورد معرفت حضرت عباس(ع) نسبت به امام زمانش
دریافت:
متن سخنرانی:
رعایت ادب نسبت به حضرت
حضرت عباس اگر عباس بن علی(ع) شد، تنها امازادهای است که برایش نماز داریم. خیلی حرفه ها.
زیارتنامهاش را امام صادق(ع) برایش نوشته است؛ میخوونی، کسی اینکاره نباشد، اسم نباشد در آن، نمیفهمی این زیارتنامه را برای یک معصوم نوشتهاند یا غیر معصوم؟
اینقدر این مقام بالاست. از کجا رسید؟ چیه عباس معروفه؟
ادب عباس.
دو زانو پیش امام حسین(ع) مینشست، صداش در نمیاومد، سکوت محض.
این همه آدم اومدن به امام زمانشون، به امام حسین (به امام زمان خودشون) میگفتن چی؟
عبداله بن عمر: حسین! نرو به کوفه.
میدونی چی گفت عبداله بن عمر گفت: حسین! نرو خشوگلی دلم میسوزه بکشنت، تو دل برویی دلم میسوزه بکشنت.
عبداله بن زبیر: نرو حسین
عبداله بن حعفر: نرو حسین
طرماح: نرو حسین
اباعبدالله(ع) گفت بریم، اولین کسی که اسبش را زین کرده بود جلو وایساده بود کی بود؟ عباس.
امام زمان میگه بریم، حرف رو حرف امام زمان! عجب
کِیْ حرف زد؟
از 8 ذیحجه که امام حسین(ع) تا دوم سوم محرم، شما یک کلمه حرف نشنیدید از حضرت عباس.
کِیْ اولین بار حرفهاش رو میشنوی؟
اونجایی که پا حیثیت طرف است، اونجایی که شمر اماننامه میفرستد، دادش در اومده بود، زار زار اشک میریخت، میگفت: شمر تو من چی دیده که جرأت کرده به خودش، بگه بیا به حسین پشت کن؟ وای بر من!
وقتی خیمه را خاموش کردن، اولین کسی که اعتراض کرد صداش در اومد،
امام حسن چی گفت؟
گفت: هر یک از شما دست یکی از اهل بیت مرا بگیرد و از این معرکه، به در برد. این شب را همچون شتری در باد بگیرید و بروید، اینان فقط با من کار دارند، اینا مشکلشون حسین است، ببرید، برید.
اولین کسی که بلند شد، حضرت عباس بود.
تاریخ را بخوانید میگه:
و نخستین کسی که لب به سخن گشود عباس بن علی بود. گفت دست شما درد نکنه! داشتیم؟!
ادب رو داری؟
اظهار محبت نسبت به آن حضرت به طور خاص
به طور خاص میدانی یعنی چی؟
نه من همه اهل بیت را دوست دارم، ویژه تو را دوست دارم، من میمیرم برای تو.
میخوای برات بگم؟
از امام صادق(ع)، امام معصوم است یا نه؟ امام است یا نه؟
امام دیگه، چی میگه؟
میگه اگر حجت را درک میکردم، تمام مدت عمرم را خدمت او میکردم.
امام معصوم میگه من حاضر بودم خادم حجت بن الحسن السعکری(ع) بشوم. امام معصوم!
قنوت حضرت رو شنیدی؟
امام معصوم تو قنوتش ببین چی میگه در مورد امام زمان،
در مورد ظهور امام زمان دعا میکنه بعد میگه: سید من و مولایم من! دوری تو خواب را از چشمان من ربوده است.
امام هادی(ع) وقتی در حالت شهادت بودن. زهر داده بودن به حضرت. امام حسن عسکری(ع) بالای سرشون بودن؛
میدونید چی گفت؟
گفت: پسرم حسن جان! سلام مرا به فرزندم مهدی برسان، بگو خیلی دوست داشتم چهره مبارکت را ببینم. آرزو به دل ماندم نتوانستم ببینمت.
امامها در وصفش اینجوری صحبت کردن.
حضرت سلیمان برید بخوانید تو غزل غزلهای سلیمان.
از اسم محمد استفاده میکنه، که میدانید هم نام پیامبر است و هم نام اصلی آقا امام زمان است (م ح م د).
ببینید چی میگه؟
ببینید حضرت داوود تو مضامیرش چجوری صحبت کرده درمورد امام زمان.
حضرت حبقوق نبی از پیامبران بنی اسرائیل است، که تو همین ایران خودمان، تو استان همدان دفنه، در تویسرکان دفن است. ایشون سال 1372 پیکر مطهرش بعد 2500 سال، سالم پیدا شد.
چنان اشک میریخت، چنان اشک میریخت حضرت حبقوق نبی (یا حیقوق)، چنان اشک میریخت، اشک و ضجه میزد برای امام زمان. 2500 سال پیش!
میگفتن خب تو که مطمئناً امام زمان را نمیبینی. چون هنوز پیغمبر امام زمان نیامده، تو که نمیبینی برای چی اینجور اشک میریزی؟
میگفت: من پیغمبرم، نبیام، میخوام اسمم را تو لیست منتظران بنویسند.
ببین چه مقامی است؟
گفت من پیغمبر اسمم را بنویسند، بگن او هم منتظر مهدی بود. این «و عجل فرجهم» که آخر صلوات هست ماله حبقوق نبی است.
میگفت خدا فرج اینا را برسان، خدا زودتر اینا بیان. عجب!
بعد اسم من و تو شیعه باشه...
اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت
این احساسات را باید در درون خودت به وجود بیاری.
دعای ندبه یعنی چی؟ ندبه یعنی چی اصلا؟
یعنی گریه زاری، یعنی داد و بیداد، یعنی زنی که بچه جوون از دست میده ندبه میکنه،
باید داد بزنی، گریه کنی، هقهق کنی، دعای ندبه خووندی؟ چی میگه؟
میگه آیا کسی هست کمکم کنه با هم بشینیم گریه کنیم؟ تنها نه! بیایم بشینیم با همدیگه گریه کنیم، عجب!
بشینیم گریه کنیم، اشک بریزیم، از فراق حضرت باید بسوزی.
تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضایل آن حضرت
جلسه تشکیل بدی ویژه در مورد امام زمان، نه کل اهل بیت. ویژه در مورد امام زمان.
اصلا یه چیزی بذار بهت بگم آب پاکی را بریزم رو دستت، تمام جلسات اهل بیت یه طرف، جلسه برای امام زمان هم یه طرف. چرا؟
اصلا جلسات دیگر برای اهل بیت(ع) میدانید برای چیست؟ که به این نتیجه برسید که ای وای، باید امام زمانشان را مردمش یاری میکردند، که نکردند که این شد.
امام رضا(ع) چه کار میکرد؟
مجلس ختم میگرفت برای امام حسین(ع). بالای صندلی مینشست روضه خوون روضه میخووند اشک میریختن، بعد وایساده بود اونجا که بفهمید،
نمیفهمیدند، برای امام حسین(ع) گریه میکردند، بعد امام حسین(ع) زمان خودشون رو نگاهش میکرند! یزید زمان خودشون (مأمون) را نمیفهمیدند.
حضرت صاحب الزمان(عج) فرمود من روضه کی خونده بشه اونجام؟ عباس
چیو میخواد بفهمونه؟
میخواد بگه من عباس میخوام، ندارم نمیتونم بیام.
سگ و گربه و شغال و این جور چیزا بدرد امام زمان نمیخوره. آی سگتم شغالتم، هیچی از توش در نمیآید، خوبه اظهار ارداته ها، میدونم اما این اصل نباید باشه.
عباس میخوام....
من خودم آدمی هستم یه جایی روضه مقتل بخوونن پا میشم میرم، نه که بدم بیاد مثلا اعتراض کنم ها، نمیتونم تحمل بکنم.
میدونی استدلالم چیه؟
وقتی سر مبارک امام حسین(ع) را بریدند، عمر سعد شروع کرد به گریه کردن.
بعد با خودم میگم من چه فرقی دارم با عمر سعد؟ اونم گریه کرد منم دارم گریه میکنم
یعنی گریه نکینم؟ چرا.
من و تو میدونی چیکار باید بکنیم؟
به من و تو بگن امام حسین(ع) راه افتاد از مکه،
بگیم: وای خدا باز این واقعه میخواد تکرار بشه.
امام رضا(ع) میفرمود اول ماه محرم میشد دیگر پدرم(امام موسی کاظم) را کسی خندان نمیدید.
از اول محرم محزون میشدند،
اشک میآمد سرازیر میشد. برای چی؟ برای اینکه معرفتش رفته بالا.
من عوضش میدونی دوست دارم روضه کیو بخونن، تا ته میشینم گوش میکنم؟
روضه حضرت عباس.
اون رو اعتقاد دارم ممکنه قسی القلبم بکنه اما این را میگم نه، بخونید، بخونید
میدونی چرا؟
میگم برای بارک الله، یاد بگیرم، ما هم شاید یه روزی تونستیم از این کارا بکنیم.
داریم یکی از علما دعوت کرده بود، یکی داشت براش روضه حضرت عباس میخوند،
روضه را که خووند،
نتونست تحمل کنه، بلند شد گفت: اینا رو از کجا در آوردی؟ مگه تو بودی اونجا ببینی؟
اون مداح داشت روضه درست میخوند ها.
گفت اینو از کجا در آوردی داری میگی؟ مگه تو بودی؟ سخت براش اومد اون لحظه.
شب حضرت عباس را به خواب دید؟
گفت: چرا منع روضه مرا کردی؟ تو بودی ببینی بر من چه گذشت؟ وقتی جفت دستم افتاد بود و بیدست از اسب بر زمین افتادم. تو بودی وقتی عمود آهنین...؟
خود حضرت عباس روضه خودش را میخواند! خیلی عجیبه خیلی عجیبه
گفت تو کجا بودی؟
حضرت عباس امام زمانش گفته بود برو چی بیار؟
آب
یه کلمه دو حرفی بیشتر نیست: آب
اینجا «آب»، «آب» نیست؛ حرفه امام زمانه، رو زمین نباید بمونه،
امام زمانم آب خواسته، نگفته برو سر فلانی رو بیاد، اگر میگفت میرفتم میاوردم
آب خواسته
داره میاد دست راست میوفته، به خدا انگار نه انگار، دست مهم نیست آب برجاست.
دست چپ رو زدن، مهم نیست،
اصلا وقتی دست را انداختن گفت: والله اِن قَطعتموا یَمینی انی احامی ابداً عَن دینی.
از آب داره محافظت میکنه ها.
میگه اگر دست راستم را قطع بکنید از دینم تا ابد دفاع میکنم.
یعنی چی؟ میگه حرف امام الان اینجا تمام دین من است. حرف امام نباید رو زمین بیفتد
دست چپ رو قطع کردن، انگار نه انگار، همینجور به تاز داره میره
سختی، همه سختی آنجا بود که: حرف امام افتاد روی زمین.
گفت من رو نبرید، من نمیام، من رو همینجا بذار، من نمیام اونجا
خیلی عجیبه، به این شخصیت فکر کن
امام زمان از اینا میخواد
آرزوت این باشه عباس بشی
چیزای بزرگ بخواه
سطح خواست و آرزوهات رو ببر بالا، بگو من میخوام عباس بشم، من میخوام عباست بشم.
این خواست و این عطش تو را میکشاند به اون سمت.
یخورده آب بریزیم توی یه جایی، راهش رو باز میکنه میره؛
اصلا آب، هیچگاه، هیچ جایی بند نمیمونه، نتونه بره بخار میشه میره یه ور دیگه میریزه.
این عطش رو در خودت به وجود بیار، این جنبش، این جستجو و این تلاش باید تو سلول سلول بدنت باشه.
سرودن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت
میگه شعر برایش بسرا.
هنرت را خرج امام زمانت کن.
بهت هنره داده، هنرمند یه نعمتی نداره، هنرمند یه چیزی را میبیند که بقیه نمیبینند. یه جور خوشگل میبینه که بقیه نمیبینند. یه جوری قشگ نشون میده که بقیه خوششون میاد. از یک کلماتی استفاده میکنه.
میگه این نعمت رو به تو دادم چی سرودی؟
هجویات، دری وری شعر سرودم، چرت و پرت درست کردم.
هر که بامش بیش برفش بیشتر. ازت میخواد. چیکار کردی؟
آقا من شعر بلد نیستم بگم، همچین استعدادی را ندارم، مورد بعدی میدونی چی میگه؟
خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت
شعر نمیتوونی بگی، شعر که میتوونی خونی.
گریستن در فراق آن حضرت
اشک بریزی، ندبه کنی،
کوش؟ کجاست؟ اشک بریزی من چرا ندارم؟
خدا وکیلی خیلی بیمعرفتیم، یه روز موبایلت رو جا میگذازی، یه خودکارت گم میشه قاطی میکنی! پناه بر خدا
گریستن بر فراق آن حضرت و گریاندن بر فراق آن حضرت
مردم را هم بگریان
بعد اینجا رو نگاه کن:
خود را به گریه کنندگان شبیه نمودن بر فراق آن حضرت
میگه گریهات هم نمیاد، مردم را هم نمیتونی بگریونی، ادای گریه را در بیار، تباکی کن.
بعضیها فکر میکنند تباکی کردن فقط برای اباعبدالله است
اصلا هر آنچه برای هر امامی هست تو صد برابر باید برای امام زمان خرج کنی
بابا این امام حسین حیّ و حضار است
سوزنش گیر کرده به اباعبدالله ول نمیکنه، سوزنش گیر کرده