سخنرانی حجت الاسلام پناهیان با موضوع علائم ظهور، انقلاب اسلامی و ولایت
سخنرانی زیبای استاد پناهیان در بررسی علائم ظهور (نزدیکی ظهور)
انقلاب اسلامی در روایات شیعه
به کدام علامت های ظهور نمی شود تکیه کرد؟
برای ظهور دقیقا چه باید بکنیم؟!
نقش انقلاب اسلامی ایران و رهبران آن در عرصه ی ظهور
بخش اول:
بخش دوم:
بخش سوم:
دانلود فایل صوتی به صورت یکجا:
تاریخ سخنرانی: 22 بهمن سال 88
سرفصلهای سخنرانی:
1. انقلاب ایران مقدمه انقلاب جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه
2. بشارت تولد روح الله در روایت
3. میلاد حضرت رسول و راز فرو ریختن چهارده کنگره کاخ کسرا
4. گمنام نگه داشتن ولی فقیه ایران تجربه ی بعد از امام
5. دلهای رزمندگان حزب الله ـ نقش ولایت در پیروزی لبنان
6. گفتار آیت الله بهجت درباره جنگ حزب الله - یاران سید حسن نصرالله فدائیان امام زمان و نائب او
7. پادشاه اردن هلال شیعی، سفیانی و فتنه های بزرگ آخر الزمان
8. ظلم های سربازان آمریکا در خانه های اهل عراق
9. تلاش ناکام فتنه گران ایران به تبدیل شدن ایران به عراق و افغانستان
10. جهان لبریز از ظلم و تشنه عدالت
11. حادثه یازده ستامبر و احساس نیاز مردم امریکا به داشتن پدری که در حوادث به او پناه ببرند مثل ایران
12. ولی الله اعظم کهف الوری و پناهگاه جان مردمان
13. نیاز به ولی خدا در همه ملت های جهان
14. ملاقات کوفی عنان و رهبر بزرگوار خامنه ای
15. همایش ضد انقلاب و دفاع از ولایت ناب و سکوت شنوندگان
16. علائم ظهور
17. نشاختن جوانان و کم کاری صدا و سیما در آشنایی دلها با این حقیقت عیان
18. عصر عاشورا و دلداری حضرت زینب کبری به وجود نسلی که زمینه ساز حکومت مهدی اند در جهان
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
متن سخنرانی استاد پناهیان در شب ۲۲ بهمن ۸۸:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین ثم الصلوه و السلام علی[ سیدنا و حبیبنا ابی القاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجه بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی
در شب پیروزی انقلاب اسلامی که شب بسیار پرمعنویتی است برای ما بیجاست اگر درباره موضوع دیگری گفتگو کنیم. به طور صریح و مستقیم به بحث پیرامون انقلاب بپردازیم که البته از مباحث بسیار مهم و شیرینی میتونه باشه که دلهای ما رو و اندیشههای ما رو نورانی میکنه.
اولا انقلاب اسلامی ما با رهبری حضرت امام چیزی است که توسط ائمه هدی (علیهم السلام) پیش بینی شده.
در حداقل دو روایت از روایتهایی که از امام باقر (ع) و شاید دیگر امامانمان نقل شده است، تصریح فرمودهاند که مردی از قم قیام خواهد کرد؛ نام او نام یکی از انبیای عظام است. میدونید حضرت امام اسمشون روح الله بود و روح الله هم اسم حضرت عیسی بن مریم هم هست. او وقتی به حق قیام میکنه آنچه میطلبد به او نمیدهند و با اومقابله میکنند. او دوباره قیام میکنه و اینبار برای گرفتن حق مؤفق میشه. درباره یاران او، درباره قیام او تحسینهای فراوانی از سوی ائمه هدی (ع) ذکر شده. در روایت دیگری آمده است که مردی از قم، قیام میکند که نام او روح الله است. به طور مشخص نام حضرت امام رو میبرند و مشخصات انقلاب رو از خرداد 42 تا پیروزی انقلاب رو بیان میفرمایند. انقلاب ما چیزی نیست که از مد نظر اولیا خدا و اوصیای پیامبر گرامی اسلام دور مانده باشه. درباره مقدمات انقلاب ما هم باز روایاتی از آخرالزمان هست. من به اون روایات هم اشاره کنم، روایات خوبی هستند.
میفرمایند وقتی زمانه ظهور نزدیک میشه در آخرالزمان حوزه علمیه (به تعبیر ما حوزه علمیه)؛ مرکز نشر معارف اهل بیت از نجف اشرف به قم منتقل میشه و قم مرکز توزیع و نشر معارف اهل بیت به همه جهان خواهد شد. دقت میفرمایید؟ با آمدن حضرت امام از نجف اشرف به قم و حوادثی که در عراق رخ داد مثل ظهور صدام و جنایتهای او که در روایات ظاهرا اونجوری که بررسی کردند از صدام به سفیانی اول نام بردند و میشه تطبیقش داد به سفیانی اول که وقتی از امام صادق (ع) درباره سفیانی پرسیدند، سفیانی کسی است که قبل از ظهور قیام میکنه و به شیعه کشی اقدام میکنه، حضرت میفرمایند که سفیانی اول رو میگید یا سفیانی دوم؟ بعد میپرسن که مگه سفیانی دو تا هست؟ بعد توضیح میدن ویژگیهای سفیانی اول رو که برمیشمرند، برخی از محققین ظاهرا (این کلمه ظاهرا بنده رو نگه دارید برای اینکه جدل صورت نگیره) ظاهرا به صدام تطبیقش میکنند. انشاءالله که مقدمات ظهور رخ بده و اگر قطعا بناست سفیانی قبل از ظهور جنایتهایی انجام بده ما جنایتهای او رو دوست نداریم ولی فراهم آمدن مقدمات ظهور رو تمنا داریم.
با وجود صدام و مشکلاتی که در عراق پیش آمد و با توجه به رونقی که حوزه علمیه قم گرفته بود کم کم، و با انقلاب اسلامی ایران این رونق فراوانتر شد، این حدیث محقق شد که محل نشر معارف دینی از نجف اشرف به قم منتقل میشود. البته اهل بیت عصمت و طهارت اون زمان معمولا از نجف به کوفه یاد میکردند که در جوار همدیگه هستند این دو شهر.
خب. بعد تو این روایت میفرمایند که مرکز نشر معارف اهل بیت به همه جهان خواهد شد. شما بعد از انقلاب آماری بیش از 20000 طلبه از سراسر عالم در قم طلبه دارید که درس میخونند و برمیگردن. الان برخی از رئیس جمهور ها، سیاست مدارها، وزرا، مدیرکلها تو بسیاری از کشورهای جهان، بی سر و صدا از (بسیاری یعنی تعداد قابل توجه نه اکثر) بی سر و صدا از طلبههایی هستند که تو قم درس خوندند. حتی ما رئیس جمهور داریم، که بگذریم.
بعد در روایت این نکتهاش جالبه. میفرماید قم به همین وضعیت باقی خواهد ماند تا ظهور حضرت.
این هم از مقدمه انقلاب که قوت حوزه علمیه است. حضرت امام در واقع با پایگاهی مثل حوزه علمیه این قیام رو سازماندهی کرد و در این هیچ تردیدی نیست. البته دانشگاهیان هم نقش خودشون رو به خوبی ایفا کردند در اونجایی که باید تبعیت میکردند و نقش خودشون رو ایفا میکردند. این نشون میده که انقلاب ما که برآمده از حوزه است یکی از اساتید حوزه، یکی از مراجع حوزه به نام حضرت امام (ره) با یارانشون که شاگردانشون در همین حوزه بودند این انقلاب رو سازماندهی کردند، باز خبر دیگر معنویای از اوصیای خدا دربارهاش صادر شده.
خاطرات زیادی هست وقتی آقا سید روح الله بزرگ در دوران جوانی به سر میبردند مثلا فلان استاد بزرگ در قم وقتی ایشون رو میبینند، درسشون رو قطع میکنند و تمام قامت مقابل ایشون بلند میشن. بعد از درسش اون رو صدا میزنن و بهشون میفرمایند که آیا تو میدونی در آینده چه نقشی خواهی داشت؟ ایشون سرشون رو پایین میاندازند. از اینجور اخبار زیاده. ولی من میخوام از یکی از تحلیلهای خود حضرت امام درباره 22 بهمن، دربارهی انقلابمون در واقع استفاده بکنم که یک تحلیل عرفانی برای یک خبر معنوی است درباره انقلابمون در صدر اسلام.
انقلاب ما یک اتفاق اجتماعی-سیاسی صرفی که صرفا وابسته باشه به حوادث قبل از انقلاب و بحث استبداد و نمیدونم تحول اجتماعی، محدود نمیشه به این مفاهیم. انقلاب ما ریشه در معنویت 1400 سالهی تشیع داره. من حالا کم کم تحلیلها و نکاتی رو درباره انقلاب عزیزمون به شما عرض خواهم کرد. اونوقت شمایی که با حسین (ع) عشقبازی میکنید، با امام زمان (ع) عشقبازی میکنید و روح شما رو اولیای خدا تسخیر کردند، اونوقت باید ببینید که این انقلاب چگونه پیراهن همان یوسف است که بوی این پیراهن از فرسنگها مشام جان شما رو باید تازه بکنه و اگر این پیراهن رو به صورت بکشیم، چقدر باید بصیرت پیدا بکنیم. مانند حضرت یعقوب که پیراهن حضرت یوسف رو به صورتش انداخت بینا شد.
واقعا این انقلاب برای بعضیها محل عشقبازی با خدا و اولیای خداست. چرا بعضیها خیلی انقلابیاند؟ خیلی درد انقلاب تو سینه شونه؟ خیلی یاد انقلاب میافتند و خودشون رو در متن این انقلاب کماکان میبینند، شوریده حال میشند؟ عاشقانه اشک میریزند؟ اینا خیلی آدمای سیاسی ان؟ سیاست و دیانت ما یکیه. اینا خیلی آدمای عارفیاند. این انقلاب رو میشه عاشقش شد. حضرت امام فرمود انقلاب ما انفجار نور بود. نور! نه نور چراغ. نور ژنراتورهای برق. نور! نور معنویت.
حضرت امام تحلیلی دارند درباره انقلاب. میفرمایند که... من خودم از حضرت امام شنیدم، در صحیفه نور هم مراجعه بکنید هست. میدونید عرفا اهل اشاره هستن. در میان عرفا حضرت امام بسیار تیزبین و بسیار هوشمندانه اشارات خود رو بیان میکردند. و باید اشاره امام رو بگیرید اما اینقدر صراحت دیگه چقدر به انسان اطمینان و قوت قلب میده، بماند. میفرمایند که هنگام تولد پیامبر اکرم، در این خطه، در این سرزمین، یعنی در سرزمین ایران 14 کنگره کاخ کسری فرو ریخت. بعد حضرت امام میفرماید: این شاید معنایش آن باشد که شب تولد پیامبر، خدا به پیامبر اکرم مژده میدهد؛ بعد از 14 قرن در این خطه حکومتی نبوی، حکومتی اسلامی و علوی برقرار خواهد شد.
یعنی شب جشن تولد پیامبر اکرم، که خدا جشن میگیره در عالم و اتفاقهایی در عالم میفته، از کاخ کسری 14 کنگره فرو میریزه. این عدد 14 معنا داره. پیغامش این انقلابه. شب تولد پیغمبر اکرمه. هنوز مبعوث نشده به رسالت. تولد انقلاب ما وعده اش داده میشه. در روایت دیگری آمده است که قومی قبل از ظهور آقا امام زمان (ع) قیام میکنند، یُوَطِئونَ لِلمَهدی سُلطانَه. مقدمه ظهور آقا امام زمان (ع) رو فراهم میکنند. بارها حضرت امام به زبان صریح و ساده این روایت رو ترجمه کردند. در کلمات حضرت امام هست که انقلاب ما انشاءالله مقدمه ظهور حضرت است. انقلاب ما انشاءالله مقدمه فرج است و ما به امید امام زندهایم که به ما داده است این امید را و فرموده است که ما انشاءالله با این انقلاب پرچم رو به دست صاحب اصلی آن خواهیم رساند.
همینجا یک نکتهای در حاشیه عرض کنم. یکی از شاگردان حضرت امام که کتابهای حضرت امام رو اکثرا ایشون تنظیم کردند و تدوین کردند و ترجمه کردند. اون کتابهایی که به زبان عربی خصوصا بوده. کسی از ایشون نقل میفرمودند برای بنده که وقتی امام از دنیا رفت ما خیلی پریشان بودیم. از ایشون پرسیدیم که شما چرا بهم نریختید؟ آرامش دارید؟ ایشون میفرماید که امام به ما گفته بود که من نمیمانم که پرچم رو به دست صاحب اصلی برسانم و من از دنیا خواهم رفت اما این انقلاب خواهد رسید. من از این آقا پرسیدم که شما از شاگرد امام پرسیدید که امام بفرماید چقدر بعد از رحلت او این پرچم به دست صاحب اصلیش خواهد رسید؟ ایشون فرمودند بله، من پرسیدم و ایشون هم پاسخ گفتند ولی بنده رو ممنوع کردند از اینکه این پاسخ رو به صورت عمومی بیان بکنم البته به خاطر یه سری ملاحظاتی هم ما این رو بیان نمیکنیم اما فرج نزدیک است. کسی میخواد آماده بشه یا علی!
انقلاب ما یک انقلاب شکست ناپذیر است به دلیل روایات. من نمیخوام به بقیه روایات مراجعه کنم. از بحث درباره سید خراسانی تا بحث درباره شعیب بن صالح. این دویی که با حضرت پیمان می بندند و به حضرت خدمت می کنند و اداره میکنند مملکت ما رو هنگام ظهور که پادگان سربازان حضرت است، بگذارید در اینباره صحبت نکنم. اما اگه کسی میخواد برای فرج آماده بشه، بعدا نگه که کسی به ما نگفته بود. آماده بشید.
آقا ما گفتیم فرج کیه؟ نگفتیم که! وقت تعیین کردیم؟ بله؟ نخیر! بعضیا میگن همین مقدارش هم نگو. میگیم پس این همه روایات و علائم ظهور رو گفتهاند که نخوانیم؟ گفته اند که نبینیم؟ گفتهاند که نشنویم؟ گفتهاند که نگوییم؟ این خیلی با عقل جور درنمیاد. ما دیشب در مورد عقل داشتیم صحبت میکردیم. نمیشه که. اینا رو فرمودن که ما هشیار بشیم.
بعضیا هم خیلی بیمزه ان. میگن حالا علائم ظهور هست. ممکنه بعضیاش هم باشه. اما ممکنه دویست هزار سال دیگه رخ نده ظهور. خب آدم حرف معقول بزنه. مجبوره مبالغه بکنه الکی؟ زیاده گویی بکنه؟ دویست هزار سال دیگه؟ به حدی که، شما در روایات به حدی دقت میبینید در بیان علائم ظهور که گاهی از اوقات برای اینکه مردم اشتباه نکنند در آینده میفرمایند این حادثه شبیه فلان حادثه است. اون نه ها، این یکی!
نمیشه که صدتا مصداق برای یه حادثه پیش بیاد. بعد این چه علامتی میشه؟ ما یه علامتی گفتیم. مثلا روزی که ظهور میشود، صبح آفتاب طلوع میکند. خب هر روز صبح آفتاب طلوع میکند. چه علامتی شد؟ آدم عاقل که اینجوری علامت نمیده. اونم ائمه هدی (ع) علامتی بدن که تطبیق پیدا بکنه به یه شرایطی که آدم می بینه خب. بعد آدم بگه که نه، حالا ممکنه یکی دیگه باشه. اینجوری که نمیشه حرف زد.
خب از نظر معنوی اخبار زیادی درباره ی انقلاب ما، دربارهی مقدمه سازی برای ظهور حضرت هست که من یکی دیگه از اونها رو اشاره میکنم.
ایران پادگان سربازان حضرته. همین شهر شما، یکی از شهرهاییست که سربازان خوبی به حضرت تحویل خواهد داد انشاءالله. دلیلشم همین شهدایی که در این انقلاب بودند و شخصیتهایی که در این انقلاب به ظهور و بروز رسیدند و فرزندان خاک شما بودند. مثل ابوترابی عزیزی که مجلس، همین ایام به یاد این عزیز بزرگوار و پدر بزرگوارشون برقرار هست و ما ارادتمند این خاندانیم.
خب، در روایات داره که پیامبر گرامی اسلام دست رو زانوی سلمان فارسی زد، فرمود؛ اکثر یاران مهدی من همشهریهای، هم ولایتیهای سلمان فارسی خواهند بود. در این باره روایات متعدده. آقایون! هنگام ظهور، ظلم فراوان میشه در عالم ولی فقط اینو نبینید. یه گروهی هم قیام به حق میکنند. اگر در همه عالم ظلم فراوان میشه که میبینید داره میشه، یه گروهی هم قیام به حق میکنند. یه گروهی هم مقدمه سازی میکنند و به تعبیر حضرت امام و به تحلیل دقیقی که همه تحلیلگران روایات و مطالعه کنندگان عصر ظهور، این انقلاب ما همان مقدمه ظهور حضرت است. لذا کسی به خیال خودش، شکست این انقلاب رو راه نده. این تا اینجا، مقدمه سخن.
حالا انقلاب ما، انقلاب چی بود؟ انقلاب ما تعریفش چی بود؟ انقلاب ما حقیقتش چی بود؟ هر چیزی میتونه یه باطنی داشته باشه، یه ظاهری داشته باشه. کسی عصبانی میشه یه دادی میزنه، ظاهرش اینه که صداش رفته بالا. باطنش اینه که درد میگیره سینهاش. عصبانی شده، روحش آزرده شده. هر چیزی میتونه یه ظاهری داشته باشه، یه باطنی. نماز یه ظاهری داره، یه باطنی. انقلاب هم یه ظاهری داره، یه باطنی. حقیقت اصلی انقلاب رو من برای شما؛ دوستان خودم عرض بکنم.
انقلاب ما علیه استبداد بود، علیه رژیم ستمشاهی بود؛ اما رژیم ستمشاهی با همهی ستمهایی که میکرد، نمیتونه یه انقلاب اینجوری رو راه بندازه علیه خودش. از ستم شاه ملعون ایران ستمکارتر، شاهان دیگری بودند. کمتر ستمکارتر شاهان دیگری بودند، اما انقلاب اونجا چرا رخ نداد؟ فقر و فلاکت و بدبختی و گرفتاری عامل اصلی انقلاب ما نبود. از ما گرفتارتر و از ما کمتر گرفتارتر در اطراف و اکناف ما زیاد بودند، پس چرا انقلاب نشد؟ ضمن اینکه اگر مردم علیه رژیم ستمشاهی قیام کردند، من به شما عرض بکنم، بسیاری از مردمی که قیام کردند، مردمی نبودند که از گرسنگی بخواهند هلاک بشن. مردم شهرها بودند. بعد از انقلاب هم خیلیها دیدند، جنگ شد و گرسنگی بعضا بیشتر هم شد. بعضیا از عوام هم میگفتند بابا بدتر که شد، همه چی کوپنی شد. خب شده دیگه. ولی همه جون میدادند برای حفظ همون وضع. معلوم میشه که نان مسأله اصلی نبوده.
انقلاب ما یک انقلاب صرفا سیاسی به معنای جدید کلمه یعنی دموکراسی خواهی و لیبرال منشی و آزادی خواهی منهای ارزشها نبود. چرا؟ چون این مفهوم خیلی جاها تو دنیا مطرح شده، اما انقلابی نشده. صرفا به خاطر دموکراسی در هر جایی در عالم انقلاب نمیشه. در ایران ما هم... حالا من نمیخوام وارد جزئیات تحلیل بشم فقط میخوام اشاره کنم، رد بشم از باب تُعرَفُ الاَشیا بِاَضدادِها تا برسیم به اون حقیقتی که اینجا اتفاق افتاد.
انقلاب ما به خاطر حفظ ارزشهای اسلامی هم صرفا نبود. عرق فروشی هست. شاه و دار و دستهاش عرق خوری میکردند و هزار هرزگی. مردم متدین ناراحت شدند، انقلاب کردند. نه. این انقلاب ما صرفا اینجوری هم نبود. همین الآن هم خیلیها عرق خوری میکنند. حالا پنهان. یعنی ما انقلاب کردیم تا عرق خوری پیدا بشه پنهان؟ اینقدر ارزش انقلاب ما رو میاره پایین؟
به بحث درباره این مسائل نمیخوام بپردازم، فقط دارم سرفصل ارائه میدم. نگید شما دلیل نیاوردی. بله. من الان در مقام آوردن دلیل نیستم. در مقام ترسیم و توصیف وضعیت هستم. پس انقلاب ما حقیقتش برمیگرده به چی؟ رفقا! انقلاب ما حقیقتش برمیگرده به چی؟ من متأسفم که کمتر از این حرف یاد میشه. انقلاب ما از ریشهاش که شروع بکنیم که 15 خرداد 42 هست، که 15 خرداد 42 رو حضرت امام فرمود من تا ابد عزای عمومی اعلام میکنم.
برای هیچ اتفاقی امام اینجوری نگفت. آرزو میکرد ای کاش با شهدای 15 خرداد به شهادت میرسید و آخر خودش هم "انتظار فرج از نیمه خرداد کشم" گفت و نیمه خرداد رحلت فرمودند. قریب به نیمه خرداد.
انقلاب ما حقیقتش یه چیزی بود. به نیمه خرداد 42 که برمیگردیم، این بود که مردم برای ولایت میخواستند جان بدهند. ممکنه این معنا رو همه نفهمند. همه متوجه نباشند. اما اونهایی که میتونند یک جنبش رو ارزیابی کنند که در جامعه یک جنبش و حرکتی که به ثمر مینشینه و ریشه عمیق داره و فراگیر میشه و مؤثر قرار میگیره، چه ساز و کاری داره. لازم نیست همه دقیقا توجیه باشند نسبت به مفهوم ولایت. اما اون "یا مرگ یا خمینی" که گفتند، گفتند ما نایب امام زمانمون رو میخوایم، ندا میداد که اینها ارادت صرف به یک روحانی انقلابی نیست. قصه از این پیچیده تره.
انقلاب ما، انقلاب ولایت بود. من یه نمونههایی از این مسأله رو به شما بگم. یه دفعهای امام حکم میدادند؛ سربازها در پادگانها بمانند، حرام است. آقا، این سرباز میگفت من دیگه نمیتونم بمونم. میکشن منو؟ بکشن! زندگیم فلج میشه؟ حکم شرعه! هیچی. میاد خونه. چی شد سربازه؟ امام دستور داد. از بین 100 تا سرباز، 10 تا اینجوری بکنن رژیم ساقط شده.
یه دفعهای میفرمودند که کارکنان شرکت نفت، حرام است نفت صادر بکنند. این حکم. این حکم شرعی... حکم توتون تنباکو یادتونه؟ میرزای شیرازی یه دونه حکم داد؟ این حکمه... این همه کارو میکنه. اینجور نیستش که حضرت امام یه سطح شخصیت عارفی باشند (که بودند) بعد ما بگیم که چون عرفانش رو دوست داریم، ناز نفسش بگو چیکار کنیم... چیکار کنیم. بگو چیکار کنیم، همون کارو بکنیم. نه اینجوری نیست. ساده نیست قصه. یه استخون بندیای داره. گوشت و پوست و مو و قشنگی هم داره. اون حواشی. اون اصل رو بگیر! یه کسی اومده حکم میکنه؛ ارتشیها حرام است بر مردم آتش بگشایند، آقای ارتشی میگفت من دیگه نمیتونم اسلحه بکشم.
اینا یعنی ولایت! یه کسی حکم بکنه؛ حرام، حلال تعیین کنه، میشه ولایت در مسائل اجتماعی. در مسائل اجتماعی! وگرنه همه ما میدونیم توتون و تنباکو حرام نیست. اون موقع فرمود یعنی ولایت اعمال کرد. ولایت هم موضوع جدیدی نیست. بوده همیشه.
پس انقلاب ما تجلی ولایت بود. اصل انقلاب ما و حقیقت انقلاب ما نشون دادن ولایت بود. ماها هی سریال میسازیم، میگیم شاه شکنجه میکرد، مردم ریختند تو خیابون، تظاهرات کردند. آخه چرا دروغ میگی؟ این نبود که. این همه شکنجه تو عالم میکنند پس چرا 22 بهمن و انقلابی مثل انقلاب ایران رخ نمیده. حرف بیربط چرا میزنی؟ اصلی و فرعی رو جدا کنی، میدونی یعنی چی؟
آقا، من به این آقا احترام گذاشتم به خاطر عینکش!!! آقا! یه آدم شایسته... حالا یه عینکی هم داره. عینکش رو گرفتی، خودش رو نگرفتی؟ تو دیگه کی هستی؟
شاه اگر شکنجه هم نمیکرد، امام حکم میداد، نتیجهاش همین بود. منتها خب معمولا کافران ظلم هم میکنند. ظالمان هم به کفر میرسند. حضرت امام یه روزی فرمودند، دیگه تقیه امروز نیست. هیچکس نباید تقیه کنه. همه مجبور شدند. حتی مراجع اعلامیه بزنن. بعضیها که تو کسوت مرجعیت بودند ولی ارتباط با ساواک داشتند و بعداً هم معلوم شد وضعشون، دیگه نام نمیبرم، جگر آدم خون میشه، اونا هم دیگه اطلاعیه علیه شاه صادر میکردند. چون امام حکم ولایی کرد. حکم ولایی بکنه همه مراجع هم باید تبعیت کنند. همه بلدند این مسأله رو. اونا هم باید اعلامیه صادر میکردند. تقیه حرامه. سکوت امروز مقابل شاه حرامه. یالا! این یعنی ولایت.
انقلاب ما نتیجه اعمال ولایت، نتیجه تحقق ولایت، نتیجه تجلی ولایت بود بعد از 1400 سال. امیرالمؤمنین علی (ع) خلافت میکرد، یارانش، خیلیاش ولایت علی بن ابیطالب رو قبول نداشتند. میگفتند شما خلیفهای مثل دیگران. حضرت فرمودند بزرگترین ظلم به من این بود که من رو با دیگران مقایسه کردند. النَبیُ اَعلی بِالمومنین مِن اَنفُسِهِم رو قبول نداشتند. مَن کُنتُ مَولاه، فَهذا عَلی مَولاه به معنای ولایت رو قبول نداشتند. میگفتند یا علی تو رهبر سیاسی ما هستی. باهات بیعت کردیم. سر قرارمون هستیم. پات میجنگیم. تا قرآن بالا رفت گفتند یا علی ما قرآن رو بیش تر از رهبر سیاسی خودمون احترام قائلیم.
اونوقت جالبه من به شما بگم؛ مجاهدین خلق که به منافقین مشهور شدند، بلافاصله بعد از انقلاب در و دیوار تهرانی که بنده حضور داشتم رو پر کرده بودند؛ رئیس جمهور امام خمینی! رئیس جمهور امام خمینی! میگفتیم چی شد؟ این گروه چرا اینجوری میگن؟ حالا اون زمان معلوم نشده بود اینا منافقن و اینقدر ضد انقلابند. اون زمان معلوم نشده بود.
اون زمان معلوم نشده بود. فقط امام اینا رو رد کرده بود. امام با هوشمندیای که داشت اینا رو شناخته بود. میگفتن رئیس جمهور؛ امام خمینی. که چی؟ که بگن ببین امام... آخه داشتن قانون اساسی مینوشتند. میگفتند انشاءالله اولین رئیس جمهور ما امام خمینی باشه. ظاهرا این گروه تروریستی که حالا اون زمان معلوم نبود، تروریستی هستن. این گروه مسلح و چریک و انقلابی و اینا که اسم خودشون رو میذاشتن چریک، خیلی مؤافق حضرت امامند ولی واقعش این بود که میخواستن از همون اول مواظبت بکنند، قانون نوشته میشه یه وقت ولی فقیه نداشته باشیم. رئیس جمهور، دمش گرم. بعدش هم عوضش میکنیم و یه بلایی سرش میاریم. معلوم بود که حساسیتها کجاست.
انقلاب ما تجلی ولایت بود. بیایید بحث رو بکشیم تا الان جلو. بعد از انقلاب چه اتفاقی افتاد؟ 8 سال دفاع مقدس. ما رو درگیر جنگ کردن. این 8 سال دفاع مقدس میدونید فلسفه و نتیجه و محور اصلیاش چی شد عملا؟ دشمن حمله کرد برای اینکه ما رو نابود بکنه. ولی نتیجهاش چی شد؟ مهم ترین نتیجه دفاع مقدس رو خدمت سروران خودم عرض بکنم. ای کاش وقت بود. یه وایت برد بود. کلاس، تخته سیاهی ، چیزی بود. جوونا هم مینشستن، با هم 3 ساعت بحث میکردیم استدلالی. گزارشش رو میدم تفطن پیدا کنی، خودت برو در موردش تفکر کن.
8 سال دفاع مقدس و دوران ولایت حضرت امام، دورانی بود که اسمش رو میتونیم بگذاریم تثبیت ولایت.
مهم ترین فایده جنگ و دفاع مقدس این بود که همه رفتن در پناه بزرگمردی مثل حضرت امام. حضرت امام جا انداخت مسأله ولایت رو. شهدا با خونشون جا انداختند. برید وصیتنامههای شهدا رو بخونید. خواهش میکنم! من از بنیاد شهید و امور ایثارگران تمنا میکنم، یه محققی بگذارند، در وصیتنامهها که چه عرض بکنم، در نامهها. من شهادت میدم، ببینید این عرض بنده درست هست یانه؟ فراوانترین مفهومی که شهدا برش تأکید میکردند، مفهوم ولایت فقیه بود. اصلا رو این حساب رفتند، خون دادند. ولایت حکم نکنه آدم جونش رو چرا از دست بده؟ از جوونهای جلسه میپرسم، خواهش میکنم جوونها به من جواب بدند. آیا شما بهتون میگن دفاع مقدس و شهدا یاد ولایت فقیه میافتید؟ بگید آره یا نه. بله؟
دفاع مقدس خوب معرفی نشده. خوب معرفی نشده. همچنان که میگی دهه فجر، 22 بهمن، یاد ولایت فقیه میافتی؟ من میدونم یاد امام میافتی ولی خیلیا یاد امام میافتند به عنوان یه شخصیت سیاسی. ایشون اگه یه شخصیت سیاسی بود، ولایت نداشت، این انقلاب رو اینجوری میتونست راه بندازه؟ اون حکم شرعی ابزار اصلی دست ایشون بود. ارجاعتون میدم به برخی از کلمات حضرت امام در صحیفه نور. من یه دور صحیفه نور رو با اجازه شما مطالعه کردم. سالها پیش. توفیق بسیار بزرگی بود. یک دوره معارف عجیبه. لذت بخش هم هست. تنوع هم داره. میتونید این کار رو بکنید. حداقل دو بار یا سه بارش رو یادمه الان برای شما دارم میگم که حضرت امام حکم مینوشتن، میفرمودند من به عنوان نایب امام زمان، نیابت حضرت ولیعصر، حکم میکنم فلان مسأله رو حل بکنید. تعارف نداره. مگه تعارف داره؟
راننده نشسته داره اتوبوس رو میبره جلو. مسافراش محترمند. هی بگه آقا ببخشین من پشتم به شماست. نه آقا. من رانندگی نمیکنم. آقا بشین رانندگیت رو بکن، عزیز من. نه! آخه نمیشه. من باید پشت به شما بشینم. عزیزم. کارت رو بکن، عزیز من. بعضیا ممکنه متکبر باشن، تو اتوبوس نشسته باشن؛ این آقا چرا پشتش رو میکنه به ما؟ بابا تو هم دیگه حالت خوب نیست.برو از اتوبوس فعلا پیاده شو. امام وقتی میخواد امامت کنه، دیگه تعارف نداره. ممکنه به تکبر بعضیا بربخوره. خب، بخوره. به جهنم. حکم میفرمودند.
انقلاب یعنی تجلی ولایت. 10 سال دوران حضرت امام میشه تثبیت ولایت. ببینید! تثبیت! روز به روز ولایت تثبیت میشه تا میرسه به رحلت حضرت امام و مرحله بعدی. شما میبینید. حضرت امام چیزایی که اول انقلاب بهشون تحمیل شده، آخر این دهه همه رو یکی یکی پس میزنند. یکیش همون قصهی قائم مقامیش بود که فرمود من از اول هم به شما راضی نبودم. از اول راضی نبودم یعنی تحمیل شد. حالا جا افتادی. سالهاست شعار تو رو هم دادن. عکست همه جا هست ولی میذارمت کنار تا همه عالم بفهمن حرف اول رو ولایت میزنه.
جنگ گفتیم. حالا صلح تحمیل شده؟ عیبی نداره. جنگ تحمیل شد، صلح هم تحمیل شد. ولی مردم! من جنگ رو تبدیل میکنم یک شبه به صلح. هر چند دوستان حضرت امام این رو تحمیل کردند. مردم نظر شما چیه؟ مردم گفتند هر چی شما بگی. یعنی تثبیت ولایت.
بعد البته حضرت امام فرمودند الآن نپرسید. (اون زمان. در نامهای نوشتند؛) الان نپرسید من چرا صلح رو قبول کردم. این سؤال زیباست ولی بذارید برای بعدا. بعدا بپرسید. حالا نمیدونم الان وقتش شده بپرسیم یا نه؟
بعد تحلیل شما چیه از رحلت حضرت امام؟ هیچی، بزرگترین امتحان ولایت این است که ولایت از یک ولی خدا، چه ولایت در سطح ائمه معصومین باشه. چه ولایت در سطح پیغمبر اکرم باشه، منتقل بشه به جانشینش. چه ولایت در سطح ولی فقیه باشه، منتقل بشه به جانشینش. ولایت از یک ولی خدا منتقل بشه به ولی بعدی. این بزرگترین امتحانه. جریان امتحان که صورت میگیره، مردم باید... . ولایت از علی بن ابیطالب منتقل شد به امام حسن یه عدهای ریختن. ولایت از پیامبر اکرم منتقل شد به امیرالمؤمنین، یه عدهای ریختند. ما ولایت فقیه رو نمیگیم تمام و کمال مثل ولایت تکوینی که ائمه هدی دارند، هست. ولی امتحان از اون جنسه. ما میتونستیم دعوا کنیم، به هم بریزیم، دینمون رو از دست بدیم. ولی ولایت انتقال پیدا کرد به فقیه بزرگواری مثل حضرت امام. ولایتشون منتقل شد به یکی از شاگردانشون. آب از آب تو مملکت تکون نخورد. شما یادتون هست یا نیست. همهی رادیوهای بیگانه میگفتند که (اون زمان ماهواره نبود) میگفتند جنگ قدرتی در ایران شکل بگیرد که نگو. ایمان این مردم چیکار کرد؟ این وضع رو ایجاد کرد. بحثم رو تموم کنم.
و بعد میایم جلوتر. مملکت در دو تا 8 سال و بعد از دو تا 8 سال، 5 سال بعد رو پشت سر گذاشت. درسته؟ تو این دوران اتفاقهای مختلفی افتاد. من چون شب انقلابه نمیخوام بحث رو سیاسی جزئی بکنم. سیاسی کلی بحث میکنیم. نتیجه این بیست و چند سالی که بعد از رحلت حضرت امام (ره) الان شما برای انقلاب ما میبینید چیه؟ اجازه بدید این رو من از زبان بیگانگان بگم. بعد از تثبیت امر ولایت، باید به شما عرض بکنم، ما الان شاهد تحکیم فوق العاده امر ولایت هستیم.
من با مدیر مسئول یکی از روزنامهها که نام ببرم، شما همه میشناسید، صحبت میکردم حدود مثلا 7-8-10 سال قبل. میگفت ما روشنفکرتر و زاهدتر از مقام معظم رهبری به عنوان یک روحانی عالم و زاهد نداریم ولی من ولایت فقیه رو قبول ندارم. روزنامه زدند که علیه ولایت فقیه کار کنند. نام ببرم، همه میشناسید. خب، حالا نتیجهاش چی شد؟ نتیجهی اون همه کوبیدن بر طبل ضد ولایت و لیبرالیزه کردن این انقلاب، تلاشی که کردند برای لیبرالیزه کردن انقلاب این است که موقعیت ولایت و ولی فقیه از روز اول به اذعان همه خبرگزاریها هزاران برابر شده است و تبدیل شده به یه قدرت دیگه منطقهای. دیگه الان کاملا مشهود است و مشهور است که مقام معظم رهبری، ولی فقیه منطقه است. از آقای سیستانی مرجع بزگوار تقلید میپرسند که اگر یه وقت ولی فقیه یه حکمی کرد، حکمش با فتوای مرجع تقلیدمون متفاوت بود، چیکار کنیم؟ ایشون میفرماید که بر مراجع تقلید هم واجب است که حرف ولی فقیه را اطاعت بکنند.
چیزی که خوابش رو نمیدید دشمن. در کنار مرز اون ما گروهی داریم که اینها در عرب الان محبوبترین سلحشوران عالم هستند. آقای سیدحسن نصرالله رسما تو عالم اعلام میکنه من عضو حزب ولایت فقیهم و افتخارم این است که پیرو رهبری ایران هستم. همه تو عالم موندن همینجوری.
یه کسی از دانشجوهایی که تو خارج تحصیل میکرد، الان تو ایرانه، مسئولیتی هم داره. او تعریف میکرد برای من. میگفت ما میدیدیم که ماها هی میگیم: امام خمینی، امام خمینی، امام خمینی... اونا هم باید طبیعتا وقتی که امام خمینی رو اسم میبرند مثل ما اسم ببرند ولی همیشه میگفتند آیت الله خمینی، آیت الله خمینی... اینجوری میگفتن. تو یه همایشی شرکت کرده بودیم و یکی از اساتید هم گفتن شما چرا میگید آیت الله خمینی؟ حالا ما که داریم میگیم امام خمینی، شما هم مثل ما صدا بزنید. میگفت نه! شما وقتی که میگید امام، دارید یه رهبر بین المللی دینی درست میکنید. دارید یه رهبر فرا مرزی درست میکنید. ما نمیگذاریم شما اینکار رو بکنید. شما وقتی میگید ولی فقیه، این ولی فقیه که مرز نداره. جنگ بشه باید همهی شیعیان بیایند به فرمانش اطاعت بکنند. اونا میدونن ما داریم چیکار میکنیم. نمیگن که این حرفا رو به ما.
اونا میدونن مقلدین شیعه در تمام جهان چقدر برای مقام معظم رهبری هستند و اینا گوش به فرماناند خیلی بهتر از ما ایرانیها. جالبه. بچههای فرماندهان حزب الله لبنان دو سه تاشون اومده بودن دانشگاه تهران. من به شما بگم. من این انقلاب رو دارم خلاصه میکنم در محوریترین مفهوم به نام ولایت. اگر مشکلاتی هم تو این مملکت هست، میدونین که برای چیه؟ فقط به دلیل اینکه نخبگان جامعه درجه ولایت پذیریشون ضعیفه. قوی بشه مشکل باقی نمیمونه تو مملکت. هر کی بخواد برای خودش گربه برقصونه، خب کار مردم رو زمین میمونه. یه تحلیل دیگه هم در مورد ولایت خواهم داشت که عرض خواهم کرد. حالا این خاطره دوستان حزب الله لبنان رو بگم. من دارم انقلاب رو خلاصه میکنم در ولایت. به دلیل ظهور آقا امام زمان و اینکه ما مقدمه سازیم، اون دلیل رو هم عرض خواهم کرد. ولی بذارید این خاطره رو بگم. میگفتش که بعد از اینکه تو جلسه اینا صحبت کردند، اومدیم، (یکی از دانشجوها به من میگفت) میگفت اومدیم تو همین دفتر مسجد. تو دفتر مسجد نشسته بودم، بهشون گفتیم خب واقعا رمز پیروزی شما چی بود؟ گفتن خب معلومه، ولایت فقیه! میگه ما برگشتیم گفتیم حالا اینجا دیگه جلسه خصوصیه. واقعا میخواهیم بدونیم چه رازی تو خود شماها بود؟ حالا ولایت فقیه رو که قبول داریم، شما خیلی قبول دارین. میگه برگشتن به ما لبخند زدند. گفتند شما ساده گرفتین مفهوم ولایت فقیه رو. فرق شما با ما میدونید چیه؟ آقای شما اشاره میکنه ما جون میدیم به خاطرش، ولی باید ده بار یه حرفی رو به شما و مسئولین مملکتتون بزنه، بعد از ده بار آیا گوش بدن، آیا گوش ندن.
آقای کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل بوده. اومده یه دیدار کرده با مقام معظم رهبری. مصاحبهای داشته تو فرودگاه. این مصاحبهاش چاپ شده. میگه من فکر می کردم یه رهبر معنوی رو میام تو ایران می بینم. رهبر معنوی هم قبلا کم ندیده بودم. همه پاپ ها رو به خدمتشون رسیده بودم. رهبران سیاسیای که بت من بودند، زیاد بودند مثل هلموت کول و مثلا اون رهبر آزادیبخش آفریقای جنوبی رو نام میبره. میگه ولی اومدم تو این چند دقیقهای که با رهبر شما صحبت کردم، احساس کردم بزرگترین رهبر سیاسی دنیا رو دارم میبینم که با رهبری معنوی یه جا جمع شده. به اعجاب افتادم. عظمت کسانی که پیشم آدمای بزرگی بودند فروریخت.
تعجبم اینه که... (این کی بوده؟ 6 سال پیش یا 7 سال پیش این مصاحبه انجام شده) تعجبم اینه که شما با داشتن یه همچین رهبریای چرا اینقدر اختلافات بینتون هست.
من البته غصه این حرفا رو نمیخورم. بعد از انتخابات دوم خرداد خیلیها فکر میکردند، خیلی اتفاقها افتاده. مقام معظم رهبری رفتند اصفهان؛ دیدار. خبرنگار آلمانی گزارشی که داره من نمونهاش رو به شما میگم. نوشته اروپاییها، چه نشستید که انقلاب ایران سقوط بکنه؟ من اینجا شاهدم. انگار مسیح بن مریم ظهور کرده، این آقا اومده تو مردم.
حدود 20 ساله رسانههای غربی در مورد مقام معظم رهبری یک خبر مثبت و منفی ابلاغ نکردند. چون دیدند در مورد امام خبر رسانی کردند، پشیمون شدند. دیدند امام رو مطرح کردند. بایکوت خبری. اصلا هیچی. الان من میرم حج. میرم کشورهای مختلف. آقای احمدینژاد رو میشناسند. آقای خاتمی رو میشناسند. آقای هاشمی رو... . خیلیها رو میشناسند. اسم رهبر رو میبرم. میگن کیه؟ میگم بابا رهبر ما! میگه من نمیشناسم! میگم ای بابا! ایشون رهبر ماست. نمیدونم. از آدمای انقلابی. از آدمای ضد ایران. از آدمای موافق ایران. از همه جور آدم. میگن نمیشناسیم.
اونوقت همین حوادث اخیر وقتی شکل میگیره، اینا مجبور میشن... این فتنهها. همین فتنههای اخیر (سال 1388). یکی از فواید این فتنههای اخیر این شد که اینا مجبور شدند یه جاهایی این بایکوت خبری رو بشکنند. من به شما مژده میدم تا چند وقت آینده شما بیش از گذشته خواهید دید رهبر ما الان همه میدونند رهبر منطقه است. رهبر ایران فقط نیست. معلومه رهبر منطقه است. افغانستان میخواد کاری صورت بگیره باید آقا اجازه بده. پاکستان، کاری صورت بگیره، آقا اجازه بده. عراق؛ آقا باید اجازه بده. میدونند آقا نفوذش تو ترکیه چقدره. میدونند اینا رو. نمیان بگن که. من هم خیلی از چیزاش رو نمیتونم بگم اصلا، جزئیاتش رو. تو آفریقا و توی آمریکای لاتین. بذارین توضیح ندیم. یه سری کارا رو باید چراغ خاموش انجام داد. انشاءالله وقتی ظهور محقق شد اونوقت شما متوجه میشید که چجوری ایران میشه مقدمهساز ظهور حضرت. دست مجروح سید خراسانی چجوری مقدمه رو فراهم میکنه، زمینه رو مهیا میکنه برای ظهور حضرت. اینجور اختلافات داخلی که بعضیها ایجاد میکنند و مشاجرههای مضحک سیاسی، اینا خنده داره در مقابل اون جریان عظیمی که...
من به شما بگم تا چند سال آینده، شاید 5 سال طول نکشه، احدی در عالم هیچکدوم از این فتنهها رو یادش دیگه نمیاد. اینقدر با وقایع بزرگ جهان بشریت روبرو خواهد شد که نگو.
خب. تا اینجا روند انقلاب ما شد تثبیت بیش تر ولایت. حالا چرا اینقدر شما بر ولایت تأکید میکنید؟ چون ظهور آقا امام زمان (ع) یه معنا بیشتر نداره. اگر گفتند آقا عدالت میآورد. عدالت نتیجه ولایت است. اگر با ظلم مبارزه میکند، به قدرت ولایت است. اگر نعمت میآید، به برکت ولایت است. اگر امنیت هست، به برکت ولایت است. اگه مردم عالم ولایتپذیر نباشند حضرت نه میاد، نه هیچکدوم از اینا رو خواهد آورد. لذا ظهور حضرت و حکومت حضرت اصلیترین معناش تحقق معنای ولایت ولی الله الاعظم در همه گیتی خواهد بود. اگر معنویت میاد یعنی تحقق ولایت. حکومت و ظهور امام زمان اگر یک معنا بیشتر ندارد و آن حکومت ولایت است و تحقق ولایت روی زمین، مقدمهاش هم باید از جنس خودش باشه. مقدمه برقراری ولایت، برقراری ولایت نایبشه. و اینکه مردم عالم بچشند ولایت یعنی چی.
برج دوقلو وقتی که سقوط کرده بود، (خودشون آمریکاییها زده بودند که بخوان جنگ تو جهان راه بندازن.) یکی از غربیها گفته بود که، تو روزنامهشون نوشته بود؛ آمریکا احساس کرد، پدر نداره. سرپرست نداره. بعد اشاره کرده بود به ایران.گفته بود تو ایران یه کسی بود به نام امام. یه کسی است به نام ولایت. ببین. خلاءش رو حس میکنند، مردم عالم. ما هم صاحاب میخوایم! بذارین تو این حاشیهای که باز کردم، دیگه زیاد بحث نکنم.
همه مردم عالم، انسانها مفطور به فطرت الهی هستن. ساختارشون الهیه. انسانها امام میخوان. بچه مادر میخواد، بچه بابا میخواد، خانه میخواد، پناهگاه میخواد. آقا شما همه خانه و پناهگاه میخواهید، مسکن میخواهید. آدم باید شب تو یه خونهای استراحت بکنه. کَهفُ الوَری. میفرماید ما پناهگاه مردمیم. ما مادر مردمیم. ما پدر مردمیم. ما برادر دلسوز مردمیم. امام یه امر فطریه. انشاءالله بذار آقامون بیاد و قبل از آقامون، مزه ی داشتن ولایت رو مردم جهان بچشند. من به شما چه مژدهای دادم؟ حالا قرار می ذاریم دیگه. من مرده، شما زنده. تا چند سال آینده مزهی رهبری ولایتی که ما تو ایران داریم برای نایب امام زمان.
(نایب عام. کاغذی هم دستش نیست. نایب عام. ) مزهی داشتن ولایت رو مردم جهان خواهند چشید. آرزو میکنند یه همچین رهبری داشته باشند. پس انقلاب ما تجلی ولایت بود. دوران حضرت امام تثبیت ولایت بود. بعد از آن تحکیم ولایت بود. انقدر این ولایت استحکام پیدا میکند که اگر الان این ولایت در منطقه تثبیت پیدا کرده، در جهان این ولایت اثر خودش رو خواهد گذاشت تا ظهور آقا رخ بده. انقلاب یعنی این.
بله که نمیذارن ما راحت باشیم. ما گاز داریم به اندازهای که یه قطره بنزین تو کشورمون مصرف نکنیم. گاز داریم به قدر کافی. میتونیم همهی ماشینهامون رو گاز سوز بکنیم. این وسیلهای که میخواد گاز رو پشت ماشین نگه داره، به کشور ما هیچ کشوری صادر نمیکنه. یه کمی هم سخته تا اینها بتونن آماده بشن، به تولید انبوه برسونن، کارها معطل میمونه. از این شما بگیر تا هر چی که تصورش رو بکنی.
اینا چیکار میکنند؟ محدود کردند. میزنن. اذیت میکنند. نمیدونم. پدری دارند از ما درمیارن. خیلیهاش رو تو صدا و سیما نمیگن. برای اینکه روحیه مردم نمی دونم شکسته نشه. خب، بدونند مردم ما چقدر دشمن داریم. مردم هر چی بدونن دشمن چقدر داریم بهتره. باید سیاستهای تبلیغی ما کاملا تغییر پیدا کنه. ماها فکر میکنیم که اگه بگیم که نه، همهی دولتها با ما مؤافقن، روحیه پیدا میکنند مردم. نه، آقا اینجوری نیستند. حالا شما بگرد. یه قطعه هواپیما نمیفروشن. ما باید قاچاقی بخریم. هواپیما به ما نمیفروشند. از صد تا دست باید بگیریم. از دلال ها باید بخریم. زندگی کردن برای ما سخته. این رو نمیگن صریحا به مردم. بابا، مردم ما دولتهای کشورهای عالم رو آدم حساب نمیکنن. بگو اینا با ما دشمنن، دارن چه اذیتی میکنند. ما الان اصلا رو پای خودمون موندیم. تا همین مقدار قدرت داریم، والا معجزه است با این دشمنیهایی که میشه. من کاستیهای خودمون رو نمیخوام کنار بگذارم ها. نمیخوام بگم ماها نقص نداریم، همش دشمنی. نه، ما هم نقص داریم. ما هم عیب زیاد داریم تو کارمون. ولی اگر ظهور حضرت یعنی تحقق ولایت و تا اونموقع ما رو آسوده و آروم نمیگذارن...
بذارید من یه قصهای رو به شما بگم. همچین تو گلوم میمونه، میترسم گلودرد بگیرم. من دو سه روز پیش کربلای معلی مشرف بودم. خیلیهاتون حتما رفتید. درسته؟ حرم امیرالمؤمنین مشرف شدید حتما. منزل حضرت آیت الله العظمی سیستانی، خدا حفظشون کنه، تکیه گاه مردم عراقند. در 10-20 قدمی حرمه. از علما بپرسید. این سؤال رو مطرح کنید. امام جماعت حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین، این امام جماعت یه جایگاه رفیعی بود. هر کسی نمیتونست در دوران رونق حوزه، بره امام جماعت حرم بشه. مراجع تعیین میکردند، یا خودشون میایستادند. درسته آقا؟ آقایون علما تأیید میفرمایند؟ خیلی مسأله مهمیه. الان ببینید، به خاطر اختلافات بین شیعیان عراق و به خاطر حضور دشمنان که روحانیت و حوزه رو اونجا ضعیف کرده، میری تو حرم امیرالمؤنین، نماز جماعت نداره. هر دفعه کاروانهای ایرانی خودشون یه روحانی میذارن جلو با هم نماز شکسته میخونن و میان بیرون. قدر کشورت رو بدون. بعضیها میخوان تضعیف بکنند ولایت رو، میخوان به عراق برسه کار. که دیگه یه دونه مرجع تقلید، زور نداره امام جماعت برای مسجد بغل دستش بگذاره. برای مسجد نه، برای حرم بذاره.
میری تو حرم امام حسین میبینی دوتا نماز جماعت هست! میدونی دشمن داره چیکار می کنه؟ تیکه تیکه میکنن اینا مارو. یه ذره تضعیف بشه تا آخر زدن، رفتن. به خدا یه ذره تضعیف ولایت، حرامه. یه ذرهاش حرامه! اگر پس فردا دیدی امام زمان (ع) گردن میزنه اونایی رو که یه ذره تضعیف ولایت میکردند، ناراحت نشی ها، بهت برنخوره ها، تعجب نکنی ها. عاقل تعجب نمیکنه. یه ذره تضعیف کنه کسی ولایت رو، صهیونیستها رو خوشحال کرده. دل میبندن. سازمان سیا میگه با این نمیتونیم تماس بگیریم؟ این گاهی غر میزنه به ولایت. بلکه یه کاری برای ما بکنه. برید روش کار کنید شاید یه نق دیگه هم بزنه. الان به اینجا کشیده کارشون.
به من میگفتن بعضیها تو این شورشها شعار ضد ولایت میدادند. آقا تو یه چیزی بگو تو یه سخنرانی. گفتم بابا این حرفای خنده داره. ولمون کن. ما الان داریم دنیا رو می گیریم. ولایت آقا منطقه رو گرفته. کی نمیدونه اینو؟ این آقا دیر اومده، زود هم میخواد بره. الان کی نمیدونه آقا ابرقدرت منطقه است؟ کدوم احمقی اینو نمیدونه؟ کی نمیدونه اینو؟ کی نمیدونه که با اشارهی چشم و ابروی آقا غزه و لبنان این مقاومت رو کردند؟ همه میدونند.
کار به اینجا رسید به شما بگم اینا چارهای ندارن، دشمنان ما چارهای ندارند جز اینکه... بذارید مقدماتش هم بگم. که پس فردا اینا رو دیدی یه وقت تعجب نکنی. همه رو شنیده باشی، انشاءالله. آمریکا اومد تو منطقه، یهودیهای صهیونیست، مسیحیها رو آوردن، انداختن به جون مسلمونا. جنگ راه انداختن. نگرفت، نشد. جرأت هم نمیکنند به ما حمله کنند. تو فکر کن اگه میتونستند به ما حمله کنند، ببرند ها. تو نگاه نکن عراق رو گرفتن. خب، صدام نیروی خودشون بود. طالبان و افغانستان و اینها، طالبان نیروی خودشون بود. جنگ نبود که. رزم شبانه بود. از این جنگلکی ها. چی میگن؟ رزمایش بود.یه مانور بود. آره. جنگ نبود که. حالا برو عقب من اومدم! حالا برو عقب من اومدم! بعد هی اسلحه، بعد مردم بدبخت بیچاره رو میکشتن این وسط. ما که میفهمیم اینا بازیه. اینا جنگ نکردن. اینا جنگجو نیستن. من جنگ بهت نشون میدم. حالا صبر کن. 8 ماهه وقتی امام زمان (ع) جهان رو گرفت، میگی کو اون سربازها اون همه کت مت پوشیده بودن. این کت و این چیزهایی میپوشن. ضدگلوله میپوشن. کوشن؟
خود اسرائیل شروع کرد جنگ کردن. با لبنان شروع میخواست بکنه. از لبنان بگذره. تو همونجا گیر کرد. گفت بریم همین حداقل غزه رو بگیریم. اونجا هم شکست خورد. حضرت آیت الله العظمی بهجت روز دوم حمله اسرائیل به غزه فرمود اسرائیل دیگه سر بلند نخواهد کرد.
الان شما بشین جای سازمان سیا فکر کن. چی به ذهنت میرسه؟ چه خاکی باید به سرشون بریزن استکبار جهانی؟ فکر کن. فکر کن. یه کمی فکر کن. آهان! بله. خبراییه دیگه آخه عزیز من. همینجوری که نیست که. خب بعدش چی میشه؟... این یعنی چی؟ این یعنی همون اتفاق سفیانی. سفیانی یعنی چی؟ یعنی 6 ماه قبل از ظهور!
عملیات حج عربستان انجام میده. 3 میلیون نفر زائر. غوغایی میکنند. آقا...حج!
کربلای اباعبدالله الحسین. اربعین. 11 میلیون زائر داره که کیلومترها. بیش از 100 کیلومتر. حداقل نیمی از این جمعیت، پیاده روی میکنند.
توی عرفات با خودت ناهار نبرده باشی گرسنه می مونی. 3 میلیون رو غذا دادن اینا بلد نیستن. این 11 میلیون هر ساعتی اراده بکنن، بهترین غذا بهشون تحویل داده میشه.
خبرگزاریهای صهیونیستی اخیرا گفتند کشورهای منطقه مواظب اربعین حسین باشند. این قدرت عظیم حسینیها رو داره میرسونه. اونا فکر میکنید چیکار می کنند؟ خب فکر کن باید چیکار کنن؟ باید حمله کنند به کربلا. راهی دیگه ندارند. دیگه هر چی ادا و شکلک درآوردند، خواستند یکمی ظاهر رو رعایت بکنند. یکمی ظاهر رو رعایت کردند. ما تو کاروان پیاده روی داشتیم میرفتیم. خانمهای کاروان رفتند تو یکی از چادرها. اومده بودند، گزارشهایی که میدادند، دیگه داشتن دق میکردن. نمیشه آدم بگه. ولش کن. از حضور سربازان آمریکایی تو خونههای مردم. فکر نکنید ظاهر رو اینا دارن رعایت میکنند. مردم! ما مسلمونا با سیلی صورت خودمون رو سرخ نگه داشتیم. ظلم زیاده. مردم، ظلم زیاده. مردم، ظلم زیاده. خدا لعنتشون کنه اونایی که تو ایران یه کارایی میخوان بکنند که نتیجهاش میشه عراق و افغانستان. خدا لعنتشون کنه.
همین هم تحمل نمیکنند. بدتر از این خواهند کرد. آقا در روایات آخرالزمان داریم که حمله میکنند به عتبات؟ بله! آقا ما نشنیدیم. حالا دیگه بذار جزئیاتش رو دیگه توضیح ندیم. منطقه رو دارن به هم میریزن.
بگرد، ببین که... جوونها من این کدها رو بدم، تحقیق میکنید یا نه؟ بخشی از این حرفا دیگه به درد تلویزیون نمیخوره ها. اینا، تیکههای آخرش، دیگه بذارید کنار. همون تیکههای قبلیش. آقا یه کدهایی بدم برای مطالعه جوونها یا نه؟ بگم؟ منطقه رو کیا دارن به هم میریزن از ترس انقلاب اسلامی؟ کیا میخوان به هم بریزن؟ همونایی که برمیگردن چی میگن؟ میگن هلال شیعی در منطقه داره قدرت پیدا میکنه، یعنی ولایت فقیه. باید این رو شکست.
پس فردا رابطه بین سفیانیای که قبل از ظهور حضرت قیام میکنه و قتل و جنایت میکنه، رابطهاش رو با کسی که اولین بار از قدرت ولایت فقیه در منطقه به عنوان خطر حرف زد، رابطهاش رو برو پیدا کن. باشه؟
چی بگم؟ ما تو چه شرایط بین المللیای هستیم، بعد بعضیا ما رو به چه دعواهای سیاسی جزئی تو داخل میکشونند.
این فرجام انقلاب ماست. یک تحلیل درباره اینکه چرا ولایت اصل انقلابه اینه که ولایت اصل ظهوره، انقلاب ما مقدمه ساز ظهوره. پس انقلاب ما هم اصلش ولایته و تثبیت ولایت الان داره منطقه ای میشه، به جهانی هم خواهد رسید. جهان آرزوی داشتن ولایت خواهد کرد.
تو یه دانشگاهی در تورنتو کانادا در جمع برادران و خواهران محترم ضدانقلابی نشسته بودم. یه جلسهی گدهای بود تو اون دانشگاه. صحبت میکردند. اونجا من از ولایت اینجوری دفاع کردم. یکی از ضد انقلابهای محترم برگشت گفت ما حرف تازه شنیدیم. حتما امروز نرسه، یه روزی حرف من به گوششون میرسه و تأیید میکنند حرف بنده رو که این اتفاق تو اون جلسه افتاد. بهشون گفتم میخواهید من ولایت رو براتون ترجمه کنم؟ در غرب آزادی به معنای واقعی هست؟ همه قبول داشتن که نیست. یکی از اعضای یکی از گروهکهای تروریستی، ایرانی بودها، اونجا میگفت مرگ بر سه رژیم نمیدونم سفاک... فحش میداد. یکی رژیم سرمایهداری افراطی آمریکا، یکی رژیم نژادپرست دینی یعنی اسرائیل و یکی هم رژیم آخوندی ایران رو می گفت. گفتم بابا تو اسم خودت رو گذاشتی ضدانقلاب؟ دوتا وجه مشترک با ما داری، یه دونه وجه اختلاف. اونم انشاءالله حلش میکنیم. ناراحت میشد، بهش میگفتن تو ضدانقلاب نیستی. پوزیشن ضدانقلاب اونجا براش آبرو، حیثیت بود. واسه چی شلوغش کردین؟ خب تو آمریکا؛ مهد دموکراسی، چرا اینجاها هیچکدومتون نمیتونید ادعا کنید، اینجا آزادیه؟ چرا نمیتونید؟ خب اونجا هستن دیگه. توشن. میبینند. بهشون گفتم میدونید ولایت کارکردش چیه؟ ولایت نظارت میکنه قدرتها مردم رو چپاول نکنند. در حالیکه شما میدونید تو غرب قدرتها حکومت میکنند و رأی مردم بازیه. ولایت کنترل میکنه، قدرتها، مافیاها... وقتی که من اینو میگفتم، اصلا نیاز نداشت زیاد بحث بکنم. اونجا اون آقایون سکوت میکردند. چون خودشون دارند میبینند. اصلا اونا میدونند؛ به هر کی رأی میدن کارتلها و تراستها سوارند. سرمایه دارها سوارند. صهیونیستها سوارند. اصلا فرق نمیکنه تو به کی رأی بدی. اونا سوارند. هی میبینند اونا سوارند. بعد بهشون میگفتم ولایت یعنی آزادی رای مردم. ولایت یعنی اینکه مردم میتونند زندگی کنند. به سرنوشت خودشون حاکم باشند. بعد بهشون میگفتم شما اینجا به سرنوشت خودتون حاکم هستید یا چند تا حزبی که هیچ کس از مافیای حزبی نمیتونه نفوذ بکنه، مقدرات مردم رو دارن. بازی بازی از مرم رأی میگیرن. یه دونه ضد انقلاب نتونست بگه تو غرب آزادی هست. قبلا عرض کردم ولایت یعنی نظارت از بالا. نظارت از بالا. مردم میخوان نظارت کنند، نظارت از پایین میکنند دیگه.
شما چند نفر رو انتخاب میکنید برن مجلس، برن شورای شهر. برن مدیریتی رو یه جایی قبول بکنند. درسته؟ نظارت از پایین بخواهید بکنید، اونا که اون بالا هستند، میتونند بازی بدهند یا نه؟ بگو به من، میخوام ببینم چقدر طول میکشه جلسه. اونایی که اون بالا هستن میتونند بازی بدهند یا نه؟ اخبار رو نمیگن. تموم شد دیگه. ما که سر در نمیتونیم بیاریم. این رو من نمیگم ها. ساده داریم صحبت میکنیم تو کتابهای علمی دموکراسی اومده. ولایت میدونید یعنی چی؟ من از بالا دارم نگاهشون میکنم. من از بالا دارم نگاهشون میکنم. این داره دزدی میکنه. این داره خطا میکنه. آقا داره اینکار میشه. تو دموکراسی همه گفتن یکی از مشکلات دموکراسی اینه که انتخاب شدههای توسط مردم، تو همهی دنیا اینجوریه، بازی میدن مردم رو. احزاب مردم رو بازی میدن. مردم هم کاری نمیتونند بکنند. احزاب بازی میدن. ولی ولایت یعنی از بالا کنترل میکنه، احزاب بازی ندن. قدرتها نفوذ نکنند، چپاول نکنند. داوری میکنه، درست آقا. درست! ولایت یعنی حقیقت مردم سالاری. چرا من انقلاب رو به ولایت ترجمه نکنم؟ آزادی رو به ولایت ترجمه نکنم؟ استقلال رو به ولایت ترجمه نکنم؟ چرا؟
شما به دنیا مراجعه کنید. استقلال ما رو جز ناشی از ولایت آیا کسی دیگه میدونه؟ یه مقدار صریح تر صحبت کنیم. یه مقدار صریح تر جوونا. نترسید از اینکه بعضیها ممکنه مفهوم ولایت یا مفهوم ولایت فقیه رو یه مفهوم تکراری بدونند. نه! اصلا تا حالا گفته نشده این مفهوم. یه دونه فیلم سینمایی تو 30 سال جمهوری اسلامی به نفع ولایت فقیه ساخته نشده. که من با خونم امضا میکنم برات. یه دونه فیلم ساخته نشده که بگه آقا حقیقت ولایت یه همچین زیباییای داره که ما بتونیم به ایران عرضه بکنیم. به جهان که دیگه چه عرض بکنم. فیلمهایی که برای جهان عرضه میکنیم. بله. فیلمهایی که از بدبختیهای جامعهمون نشون بدیم، همهی جهانیان میگن بده ببینیم. بیا یه جایزه هم بگیر که نشون دادی چقدر بدبختی. مفهوم ولایت یه مفهوم بسیار نوییه. باید روش کار کرد. بعضیها تا میخوان باکلاس بشن یه کمی از مفهوم ولایت فاصله میگیرن. آخه چرا فاصله میگیرید؟ من اتفاقا رفتم تو اون جلسهای که تو ضدانقلابهای محترم بود گفتم که بذار من از ولایت صحبت کنم. آقا یک پوزخندی زدند. هی مدیر جلسه میگفت آقا، خواهش میکنم.
بالاخره یه واقعیته تو ایران، بذارید ما بشنویم. هی کنترل می کرد ضدانقلابها رو. من دنگم گرفت، گفتم بذار از ولایت صحبت کنم. این افتخار ماست. تمام کمبود غربه.
انشاءالله شب 22 بهمنتون مبارک باشه. یه روزی اینقدر لذت خواهید برد از این 22 بهمن وقتی تو چشمهای آقاتون امام زمان (ع) نگاه بکنید، ببینید آقاتون با چه درخششی در دیدگان قشنگ خودش از انقلاب ما یاد میکنه. از امام ما یاد میکنه. از شهدای ما یاد میکنه. اون موقع تازه ما قدر انقلاب رو میدونیم. آقا قرار دارم باهات میگذارم ها. بگی یه بچه طلبهای به ما گفت. به خدا قسم تا آقامون نیاد ما قدر انقلاب رو نمیدونیم. آقامون که ظهور کنند، اونوقت شروع بکنند به تقدیر کردن از اونهایی که مقدمه ظهور مهدی فاطمه رو فراهم کردند. اونوقت ما میبینیم چه اتفاقی افتاده. اونموقع قدرش رو میدونیم. اون موقع متوجه میشیم.
یه روضهی شاد برای شما بخونم. شب 22بهمنه. دلهامون شاده. حسین (ع) زیارتش هم، روضهاش هم دل آدم رو شاد میکنه. ولی یه روضهی شاد بخونم برات. عصر روز سوم عاشورا بود. کاروان رو داشتند کشان کشان، کتک زنان میکشیدند و میبردند از کربلا بیرون. امام زین العابدین ایستاده بود، نگاه میکرد. عصر روز دوم عاشورا. بدنهای عزیزانش رو روی زمین میدید. با یه دل غمگین و آتش گرفته داشت نگاه میکرد. نزدیک بود قالب تهی بکنه. روحش به آسمانها پرواز بکنه. یه دفعهای عمه سادات، زینب کبری، اومد عزیز برادر رو در آغوش گرفت. امام زمانش رو دلداری داد. گفت آقای من، مولای من، شما خودتون بهتر میدونید. اینجوری به غربت بدن حسینت نگاه نکن. یه روزی خواهد رسید، همهی عالم متوجه حسین تو اند. مردهای مردی میان مثل مادر بچه مرده برای حسین گریه میکنند. اینجا زیارتگاه عاشقان خواهد شد. اینجور نگاه نکن، دارم دق میکنم. علی بن الحسین، عزیز برادرم، امام زمان من. اینجوری نگاه نکن. اینجور غم دلت رو نگیره. یه روزی، روز فتح ما هم میرسه. ناراحت نباش. زینب کبری امام زین العابدین رو کمک کرد. بر ناقه سوار کرد. بچهها رو کمک کرد.
امان از اون لحظهای که خود زینب بناست سوار بشه. برگشت یه نگاه کرد به سمت کشتهها. شاید یه نگاه کرد به سمت علقمه. عباسم! نگاه به سوی دیگری. اکبرم! میبینید؟ عمهی سادات، زینب داره سوار میشه بر محمل. چرا شما جوانان غیور من نمیآیید مثل لحظهای که به کربلا آمدیم، کمکم کنید؟
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
خدایا ما رو انقلابی زنده بدار و انقلابی بمیران. انقلاب ما هرچه سریع تر به فرج آقا امام زمان متصل بفرما. خدایا دست مجروح رهبر عزیز انقلابمون به دستان با برکت...
سلام از مطالب وبسایت شما لذت بردم لینک شما در وب سایت ما ثبت شده است خوشحال میشویم لینک و لوگو ما را در سایت خود ثبت کنید .
لوگو ما:
<!-- start logo cod off http://irn-wss.blogfa.com --><p align="center"><p align="center"><a href="http://irn-wss.blogfa.com" target="_blank"><img border="0" src="http://s3.img7.ir/hwEAW.jpg" width="150" height="100" alt=""></a></p><!--finish logo cod off http://irn-wss.blogfa.com -->
لینک ما :
http://irn-wss.blogfa.com/