15 اردیبهشت، روز بزرگداشت شیخ صدوق(ره):
او به دعای امام عصر(عج) متولد شد
هزار و صد و اندی سال پیش، از شهر قم نامهای به حسین بن روح، یکی از نواب خاص امام زمان(عج) رسید. این نامه، تنها یک آرزو داشت؛ آرزوی فرزند برای مردی که بیش از پنجاه سال زیسته بود و پدر نشده بود. پاسخ امام عصر(عج) به این نامه، نه تنها چشمان پیر مرد را که چشمان شهر را نمناک کرد:
«از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد».
این بار هم شهر قم، گهواره فرزندی شد که ریسمان رسیدن به فقه آل محمد(ص) بود؛ ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن بابویه قمی که بعدها «شیخ صدوق» نام گرفت.
محمد، در خانهای بزرگ شد که مدرسه فقه و حدیث نبوی بود؛ چرا که پدرش علی بن حسین بابویه، از بزرگان عالم اسلام به شمار میرفت.
محمد از همان کودکی به فراگیری دانش پرداخت و نبوغ و استعدادش، زبانزد محافل علمی شهر قم شد. هنوز مردم قم، از دریای دانشش بهره کافی نبرده بودند که بار سفر بست و شهر به شهر گشت و در کلاس درس اساتید بزرگ زمان خویش، زانوی ادب به خاک نشاند. در محضر بیش از دویست تن از دانشمندان بزرگ عصر خویش شاگردی کرد تا آموزههای ناب اسلام را بیاموزد و بیاموزاند.
در حلقه درسی وی، شاگردان نامداری چون شیخ مفید، حسن بن محمد قمی، علم الهدی سید مرتضی، هارون بن موسی تلعکبری و حسین بن عبید الله غضایری سربرآوردند و هر کدام ستارهای پر نور در آسمان پر نور جهان اسلام شدند.
کتاب سترگ «من لا یحضره الفقیه»، تنها یکی از سیصد و اندی کتابها و رسالههایی است که این مرد بزرگ، از خود به جا نهاده است. این کتاب، در ۴ جلد، ۶۰۰۰ حدیث را بر اساس موضوعات مختلف فقهی جمع آوری نموده است و یکی از کتب اربعه جهان تشیع شمرده میشود.
"مدینة العلم" در ۱۰ جلد، "أمالی"، "خصال"، "عیون أخبار الرضا(ع)" "معانی الأخبار"، "التوحید"، "کمال الدین و تمام النعمة" و کتاب نفیس "علل الشرایع" از آثار این دردانه تاریخ هستند.
کتاب "کمال الدین و تمام النعمة" نیز یکی از بزرگترین مراجع علمی و عملی شیعیان در حوزه معارف مهدوی(عج) است که به قلم این فقیه و دانشمند سترگ به نگارش درآمده است.
شیخ صدوق در مورد سبب نگارش این کتاب مىنویسد:
«آنچه که مرا به نگاشتن این کتاب واداشت ماجرایی بود که هنگام سفر زیارتی حضرت علىبن موسىالرضا(ع) برایم رخ داد. در این سفر، پس از زیارت، به نیشابور بازگشتم و در آن شهر اقامت نمودم. اکثر شیعیانى را که با من رفت و آمد بود، در موضوع غیبت امام عصر(عج) متحیر یافتم.
در مورد قائم آل محمد(عج) بر ایشان، شبهه رخنه کرده بود. آنها از راه تسلیم، به راه قیاس و راى عدول کرده بودند. پس تمام سعى خویش را در ارشاد آنها با اخبار رسیده از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، به سوى راه حق و صواب مصروف داشتم.»
سپس ایشان جریان برخوردش با محمد بن صلت قمى را نقل مىکند و بیان میدارد که به درخواست ابن صلت، قرار بر آن شد که پس از برگشت به ری، کتابی درباره امام عصر(عج) تالیف کنم. ایشان در ادامه میگوید:
«شبى در خواب دیدم که در حال طواف خانه خدا و در دور هفتم، در کنار حجرالاسود بودم. بر آن، دست مىمالیدم و آن را مىبوسیدم و مىگفتم: «امانتم را رساندم و پیمانم را وفا کردم، تو شاهد بر وفاى من باش. ناگهان دیدم که حضرت ولی عصر(عج) بر درگاه کعبه ایستادهاند.
با فکرى مشغول و خاطرى پریشان به ایشان نزدیک شدم. سلام کردم و ایشان جواب فرمود. سپس فرمود: چرا کتابى درباره غیبت من نمىنویسى تا تو را از این غم برهاند؟
گفتم: اى فرزند رسول خدا! مطالبى دراین باره نوشتهام.
ایشان فرمود: آنها آنگونه که من میخواهم نیست، تو را امر مىکنم که کتابى در موضوع غیبت تصنیف کنى و غیبتهاى انبیای خدا نیز در آن بیاوری.
پس آن حضرت گذشت و رفت. از خواب بیدار شدم و به دعا و گریه و زارى آن شب را به صبح رساندم. صبح همان روز به قصد اطاعت امر ولى خدا، شروع به تألیف این کتاب نمودم.»
سرانجام شیخ صدوق، این آرزوی پر برکت امام عصر(عج)، در سن هفتاد و پنج سالگی، چشم از جهان فرو بست و در شهر ری به خاک سپرده شد.
پانزدهم اردیبهشت هر سال، روز بزرگداشت این فقیه و محدث شیعی است که سرتاسر عمرش به پاسداری و ترویج علوم آل محمد(ص) گذشت.
فقط کلام یکی از استادان صدوق درباره وی، پاسخ شگفت زدگی ما از زندگی او می تواند باشد. محمد بن علی الأسود گفته بود: "این میل و اشتیاق به دانش که در صدوق بود، مایه شگفتی نیست زیرا او او با دعای امام زمان(عج) متولد شده است".
نویسنده مطلب : محمدجواد آهنگر
منبع : خبرگزاری آینده روشن