توسل به امام زمان(عج)
عالم جلیل و محقق بصیر، فقیه کامل، عالم عابد، زاهد متقی، حاج شیخ مهدی نجفی مسجدشاهی اصفهانی در شب یکشنبه دوازدهم ماه شعبان المعظم سال 1375 قمری در بالای منبر مسجد امام (مسجد شاه) پس از اداء فرایض مغرب و عشاء حکایت فرمود از قول عالم بزرگوار و فقیه نامدار، السید الجلیل الزاهد التقی، السید محمدجواد خراسانی مشهور به جارچی که ایشان فرموده بودند که وقتی مِلکی داشتم موسوم به صالح آباد، از املاک موروثی و پدری ما بود.
افتخارالدوله خواهرزاده ظلّ السطان به اشتباه کاری آن را خاصه قلمداد کرد و از شاه قران گرفت و میخواست مِلک را تصرف نماید.
من به هر وسیلهای که ممکن بود متشبث شدم و ردّ آن ممکن نشد و خلاصه مرحوم آقای حاج شیخ محمدتقی آقانجفی فرمودند فلانی بدی کار در اینجاست که طرف شما افتخارالدوله است و از دست ما کاری بر نمیآید.
مرحوم حاج سیدمحمدجواد فرموده بودند چون از کلیه جهات مأیوس شدم، متوجه خدا شده و چاره آن را از او خواستم.
روز جمعه عریضههایی مطابق معمول، خدمت حضرت ولی عصر عجلالله تعالی عرض کرده و در آن شرح گرفتاری خود را دادم و آن را به دست خود در گل گرفته در رودخانه انداختم و از آنجا رفتم «تخت فولاد» و در یک گوشه پشت دیوار خرابهها مشغول خواندن دعای ندبه شدم و ضمناً مطلب خود را مجدداً حضور مبارک امام زمان(عج) عرض کردم.
مرحوم سید گوید در ضمن اینکه مشغول خواندن دعای ندبه بودم ضدای پای اسبی شنیدم، برگشتم نگاه کردم. دیدم از طرف قبله سواری به لباس اعراب اهل بادیه با چفیه و عقال، به سمت من میآید.
همین که محاذی من رسید بدون آنکه حرفی بزند یا آنکه من قدرت تلکم و عرض سلام پیدا نمایم توجهی به من فرمود و نگاه مرحمتی به من انداخت.
از همان نگاه قوت قلبی در من ایجاد شد و مطمئن شدم که این شخص، آقا و مولایم حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) میباشد و کار من هم مطابق دلخواه انجام شده است.
چون مجدداً به طرفی که سوار بود نگاه کردم اثری از او ندیدم.
مرحوم خراسانی فرموده بودند که در همان هفته روز یکشنبه کار صالح آباد به نحو دلخواه من اصلاح شد.
آقای آقانجفی به ایشان گفته بودند فلانی چطور کاری به این بزرگی، به این آسانی انجام شد، پس از آنکه از انجام آن مطابق میل شما مأیوس شده بودیم؛ خدمت ایشان گفتم من در اینباره دو اسلحه به کار زدم: یکی عریضه خدمت امام زمان(عج) عرض کردم، دیگری دعای ندبه خواندم.
منبع:
– کتاب ناگفتههای عارفان، ص 104-106، نور محمدی
– کتاب حدیث خوبان (حکایتهای اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) ، ص 119-120، حمید خلیلیان
به اسم:هیئت فرهنگی مذهبی انصارالمهدی (عج)شهر وزوان
www.ansar-vazvan.mihanblog.com