ویژگیهای بسیجیان و منتظران مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
بسیجی بودن یک ارزش و آمادگی برای دفاع از حق- حق شناسی و حق پرستی و پاسداری و صیانت از حق است؛ میتوان مفهوم بسیج را با مفاهیمی مانند: انصار و مهاجران، اصحاب امام زمان(عج)، یاران حق، مرزبانان توحید، شیفتگان خدمت، تشنگان ولایت، پاسداران عدالت، جنود الهی و حزب خدا و منتظران ولی الله و رهروان خمینی کبیر(رض) تطابق داد و از ایشان به بزرگی و بزرگواری و کرامت یاد کرد.
در این مقاله به گوشههایی از صفات منتظران راستین ولی عصر ارواحنا فداه اشاره شده که میتوان تبلور صفات یاد شده را در بسیجیان جستجو کرد و انتظار میرود تا بسیجیان با اخلاص اردوگاه خمینی کبیر(رض) با توکل بر خداوند و تلاش صادقانه تجلی صفات یاران مهدی(عج) را نوید بدهند و یاد آن بزرگوار را در دلها و جانها زنده کنند و الگوئی برای نسل امروز و نسلهای آینده باشند مطلب را با هم از نظر میگذرانیم.
و اینست رمز و راز بسیج و بسیجی؟!
اینک به ده ویژگی از صفات یاران مهدی(عج) و فضائل منتظران آن حضرت اشاره مینماییم؛ باشد که خداوند توفیق معرفت و اطاعت به همه ما کرامت فرماید و فکر و فرهنگ و تفکر بسیجی و انتظار را در دلها و جانهای ما زنده سازد و عشق به ولایت را سرمایه و توشه طی طریق ما قرار دهد.
¤ ویژگی یاران و منتظران مصلح موعود
یکی از مسائل پربرکت، سازنده، تاثیرگذار و الهام بخش امت بزرگ اسلامی و پیروان اهل البیت(ع) مسئله انتظار است.
انتظار، آمادگی برای جهانی بهتر، نویدبخش، عدالتخواه و سرشار از ایمان و معنویت و اخلاق است.
انتظار دو بعد سلبی و ایجابی دارد:
الف: نفی وضع موجود
ب: اثبات وضع مطلوب
چه بسا این حقیقت نورانی به نوعی در دعای شریف ندبه وافتتاح و دعاهای مشابه دیگر به صورت بسیار حکیمانه ای ترسیم شده است.
گوهر انتظار از دیدگاه اهل البیت(ع) آرمانخواهی و آرمان گرائی و عشق به بهترین شرائط زندگی برای جهان بشریت است. شرائطی که تمامی استعدادها شکوفا شود و عدالت جهانی حاکم باشد و فقر و محرومیت زدوده شود.
انتظار روح امیدواری و انگیزه نسبت به آینده است:
انسان اهل انتظار هرگز مأیوس نمیشود که یاس از گناهان کبیره است. به لطف خداوند و وعدههای الهی امیدوار است و برای آیندهای بهتر تلاش میکند.
در روایات آمده است:
کسی که انتظار حاکمیت ما را میکشد مانند کسی میماند که با خون خود در راه خداوند غوطه میخورد.
در اینجا چند ویژگی بسیجیان راستین و منتظران واقعی آن حضرت را توضیح داده، امید آنکه خداوند متعال توفیق درک این عید بزرگ و صبح سعادت را به همه ما عنایت فرماید.
1-معرفت کامل
یکی از صفات بارز و برجسته مومنان معرفت است؛ ارزش انسانها به معرفت آنهاست- هرچه معرفت کاملتر باشد ارزش انسان والاتر است.
گوهر وجودی انسانها را معرفت تشکیل میدهد، معرفت چراغ راه و راهنماست، معرفت سرمایه دنیا و آخرت است، معرفت بذر شهود و حضور و ادراک حقایق عالم است- معرفت بذر مراتب و درجات قیامت است.
بدون معرفت نهال تعالی انسان پا نمیگیرد و درخت وجود انسان بار نمیدهد.
معرفت گوهر شب چراغ جان انسان است و خود کلید معرفه الله است.
در انگارههای دینی افضل انسانها و اکمل ابناء بشر با معرفتترینشان است.
و خداوند بزرگترین سرمایهای که به انسانها داده و آنها را بر دیگر موجودات عالم امتیاز بخشیده، سرمایه و گنجینه معرفت است و «معرفه یفرق بها بین الحق و الباطل».
معرفت کامل با معرفت رسول الله (ص) و ائمه هدی(ع) و غیب و شهادت و دنیا و آخرت بهم آمیخته است و عرفان خداوند منان با عرفان پیامبران و اولیاء و سفرای الهی هم بهم گره خورده و شناخت خداوند و اسمای حسنا و صفات علیا و افعال حکیمانه و ربوبیت و رزاقیت و دیگر صفات او راهنمای انسان به احسن نظام و اتم صنع و اکمل انعام است. البته معرفت شاخههای فراوان دارد که در جای دیگر باید به آن توجه شود که اهم آن شناخت زمان و حادثهها و شرایط و نیازها و ضروریات است.
2- محبت
معرفت موجب محبت میشود، معرفت عامل عشق و محبت است محبتهای کیمیای انسانسازی و توجه است محبت در انسان تحول ایجاد میکند چنانکه قرآن کریم میفرماید: «والذین آمنوا اشد حبالله».
این کیمیای محبت است که انسان را میسازد و پاک و پاکیزه میکند و آلودگیها را از دل انسان میزداید. حب خداوند و حب اولیاء خدا بزرگترین سرمایههاست.
اکسیر محبت انسان را به دیار تولی میرساند. محبت حقیقی و عشق حقیقی چشم را بینا و گوش را شنوا و دل را شیفته محبوب میکند و سختیها را در راه وصول به محبوب برانسان آسان میسازد در روایات آمده است که «المرء مع من احب» انسان با کسی است که او را دوست میدارد؛ در حقیقت رابطه محبت انسان را شبیه محبوب و از جنس او میسازد. چنانچه فرمودهاند: «لادین الاالحب»: نیست دیگر مگر محبت (یعنی محبت شاخصه دینداری است).
از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرمودهاند:
«هرکس ما را دوست بدارد فردای قیامت با ما خواهد بود.»
اگر انسانی، سنگی را دوست بدارد خداوند او را با آن سنگ محشور فرماید.
و چه بسا کنایه از ارتباط با بتها و مظاهر گوناگون باشد؛ بهرصورت محبت و عشق به امام عصر (ارواحنا فداه)؛ محبت و مودت و حب عملی و ارتباط واقعی با خاندان عصمت و طهارت(ع)، گوهره دین و جوهره ایمان و یقین است «و هل الدین الا الحب» آیا حقیقت دین جز محبت و عشق و انس و دوستی و ولایت و ارتباط و سنخیت با پاکان و پاکیزگان و اهل آیه تطهیر(ع) چیز دیگری هست؟
رسول الله(ص) فرمودهاند:
هرکس قومی را دوست بدارد و با آنها ولایت و ارتباط برقرار نماید، روز قیامت با آنها محشور خواهدشد. این دوستی موجب ارتباط، نزدیکی، تقارب، سنخیت، تعامل، تاثیرپذیری، همگرایی، توالی و ولایت و انس و عشق و الگوگیری و همرنگی خواهدشد.
و همین سنخیت و ولایت و قرب و تعلق خاطر، عامل نجات انسان از مهالک و پیروی از اهل بیت(ع) خواهدشد و چه بسا سر روایاتی که میفرماید: «افضل الاعمال انتظار الفرج».
«محبوبترین اعمال در نزد خداوند متعال انتظار فرج باشد.»
به همین محبت و ولایت و عشق به همه خوبیها و پاکیها و تبری از همه بدیها و زشتیها مربوط میشود. و گوهر این روایات، عالی ترین درجه حب نسبت به عالیترین مرتبه محبوب باشد و آنگاه این مفهوم بصورت بسیار روشن صادق است که محبوبترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است.
از امیرالمؤمنین روایت شده که در پاسخ زیدبن صوهان که از آن حضرت سؤال نموده: بهترین اعمال در نزد خداوند متعال چیست؟ فرمودهاند: انتظار فرج است. البته این نوع روایات نوعا نسبی است.
لیکن گوهر آن محبوبترین عشقها نسبت به محبوبترین معشوقها و محبوبهاست؛ عشق خداوند متعال و عشق اولیاء او و عشق ولی اولیا و خاتم اوصیا و چشم بینای عالم وجود و واسطه غیب و شهود و ذخیره الهی و سر غائی آفرینش و مظهر غیب مطلق و اسم جامع و اسم اعظم و تجلی آیه نور و آیه تطهیر و سوره کوثر و اهل حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است.
«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم»
در هر صورت محبت نسبت به خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و محبت نسبت به حضرت حجت (عج) و تلاش در راه تحصیل رضایت آن بزرگوار از اهم امور است و باید در راه آن اهتمام ورزید و در راه وصول به آن مجاهدت کرد و عوامل دوری و غفلت را زدود و عوامل انس و اتصال و وحدت را فراهم ساخت.
و همین معنا بهترین و زنده ترین محور تفاهم و تعامل و تالف و تعلق پیروان اهل البیت (ع) و امت اسلامی خواهد بود؛ باید در تبیین و تعریف و توضیح و تحقق آن کوشید و آنرا چراغ راه و رمز الفت و اتحاد اسلامی و تولی و تبری قرار داد.
3- بصیرت
تعمق و تدبر و بصیرت در دین چراغ راهنمای انسانهاست؛ بصیرت در صراط مستقیم همانند قطب نمائی است که جامعه اسلامی را به سمت اهداف بلند و متعالی آن هدایت میکند و در طوفان حوادث روزگار مانع سقوط، انحراف و انحطاط میگردد.
در میدان عظیم تضارب افکار و اندیشهها و تنازع بقاء و مکتبها و اسمهای گوناگون و جنگهای عظیم تبلیغاتی و رسانهای و فرهنگی و دیدگاهها و نظرات گوناگون مذاهب و مکاتب اسلامی و غیر اسلامی، آنچه پس از معرفت، راهنما و روشنگر است تشخیص درست و بصیرت لازم در راه است.
پرچم ولایت و امامت و رهبری و هدایت امت را کسانی میتوانند بدوش بگیرند که دارای سه ویژگی باشند:
الف: صبر و بردباری
ب: بصیرت و بیداری
ج: آگاهی و معرفت نسبت به مواضع حق
مهم تشخیص صحیح و حکیمانه است.
ممکن است افرادی اهل اقدام و عمل باشند و اراده برای کار و تلاش نیز داشته باشند لیکن در حوزه عمل تحت تاثیر القائات شیطانی، نفسانی و مانند آن قرار میگیرند. شمشیرها و زبانهای آنها از پایگاه روشن ایمانی و اعتقادی برنخواسته و از الهام الهی و رحمانی نشأت نگرفته بلکه عوامل دیگری موثر بوده که این نوع اقدام نه تنها ارزش نداشته بلکه چه بسا ضدارزش باشد و آثار تخریبی آن از آثار مثبت آن بیشتر خواهد بود.
خوارج از همین قماش نامردمان بودند و در طول تاریخ نیز این قبیل جاهلان و غافلان و فریب خوردگان کم نیستند؛ اگرچه متنسک به دیانت باشند اما کوتهنگری ایشان ضربات مهلکی بر پیکره اسلام اصیل وارد خواهد ساخت.
امروز نیز جهان اسلام گرفتار عناصر مسئله دار، تندرو، خشن و گروههای تکفیری و وهابی و منافق و سرسپرده و پرادعاست که هر یک تبری برداشته و بر قامت استوار و با عظمت این دین قویم و این شجره طیبه عدالتخواه و انسانساز میزنند.
مفهوم بصیرت در دین تشخیص حکیمانه و عمل خردمندانه است؛ بصیریت در دین و رصدگری مصالح و منافع دین و پیروان آن و صیانت از کیان آن یک ضرورت است؛ باید از اصول و مبانی دین تجاوز نشود و کسی کاسه داغ تر از آش نباشد و از پاپ کاتولیکتر نگردد.
تعقل و تعادل را حفظ میکند وزانت دینی و اخلاقی داشته از افراط و تفریط بدور باشد.
این چنین شخصیتی سیره پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) را رعایت میکند؛ نان را به نرخ روز نمیخورد- فریبکار نیست و اغراء به جهل نمیکند و خود مغرور نمیشود و دین را وسیله اهداف نفسانی قرار نمیدهد؛ بلکه از دین بعنوان چراغ سعادت و کارافزار حیات طیبه استفاده میکند.
البته در مسائل پیچیده و نیازمند به تحقیق و تفحص و کاوش و کند و کاو و جهد و اجتهاد میکند و از عالمان دین شناس و وظیفه شناس پیروی میکند و اگر خود چراغدار و چراغ بان حریم دین نباشد از عالمان ربانی نور میگیرد و بهره میبرد و به آنها تأسی میجوید.
4- نصرت و یاری کردن
موضوع مهم تبلور اندیشهها و آرزوها و آرمانها در صحنه عمل و عملیاتی کردن اندیشهها و دیدگاههاست. اگر هزاران اندیشه و فکر خوب در ذهن انسانها باشد کافی نیست گرچه لازم است لیکن زمانی افکار بلند و آرمانهای بزرگ شکل عملی خواهد گرفت و تأثیرگذار و الهام بخش خواهد بود و سرنوشتها را دگرگون میکند که از عالم ذهن و تصور به عالم واقع و تحقق برسد و ساز و کارهای مناسب اجرائی و عملیاتی برای پیاده کردن آن آرمانهای متعالی فراهم شود.
آنچه همواره تاریخ ساز و ماندگار است تبدیل اندیشههای ذهنی و تصورات خیالی و آرمانهای قلبی به جریان جاری و رود پرخروش زندگانی است. حرف را به عمل گره زدن و عینیت سازی سخن و نمود عملی یافتن.
ابر باران زا و اندیشههای الهام بخش و تأثیرگذار و سازنده میتواند سرنوشت را دگرگون سازد و مسیر کاروان بشریت را متحول نماید.
بدون تردید در طول تاریخ بشریت مردانی بزرگ با اندیشهها و ایدههای متعالی بودهاند که توانستهاند کاروان بشریت را هدایت کنند و برهنگان و یا مظلومان را عزت بخشند و متجاوزان و متجاسران را سر جای خود بنشانند. و این مردان فخر بشریت و سرمایه سعادت انسانها هستند.
اینجا میدان بزرگ امتحان و ابتلای الهی است؛ در اینجا شخصیت برگزیدگان تاریخ شکوفا میشود و خدمتگزاران راستین جامعه بشریت از مرفهان بی درد و مسرفین بازشناسی میشوند چنان که در حدیث آمده است: در کشاکش و فراز و نشیب روزگار و تحولات زمانه گوهره مردان بزرگ شناخته میشود یا روشن و دانسته میگردد.
آری! در دوران حوادث و طوفانهاست که کشتیبان کارآزموده و امتحان داده و تلخ و شیرین و سرد و گرم چشیده از مدعیان بی هنر شناخته میشود. در اینجا موضوع نصرت اسلام و قرآن و در زمره انصار قرار گرفتن و لباس نصرت دین و یاری امام عصر (ارواحناه فداه) را بر قامت پوشیدن و همچون انصار امام حسین(ع) فداکاری و جانبازی کردن، معیار است؛ صحنه-صحنه حق و باطل و میدان کربلا و عاشورائیان تاریخ و تاریخ سازان پاک سرشت و روشن ضمیر و تفکیک آنها از طاغوتیان و یزیدیان است.
خط جدایی وفاداران راستین مکتب امامت و ولایت از سست عنصران خودباخته و سرانجام تحقق این معنای بلند و سنت الهی که:
«کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله.»
یاران امام زمان (عج) و دوستداران آن بزرگوار در زیارتنامه شریف و دعای عهد مکرر بر این وفاداری و فداکاری و بصیرت و نصرت در راه تحقق آرمانهای حضرت(عج) تاکید نموده و بر این ایمان و ایثار عشق میورزند. من آماده نصرت شما هستم تا خداوند دین خودش را بواسطه شما زنده کند.
من با شما هستم با شما نه با دشمنان شما.
کاش من با شما و در کنار شما بودم و به درجه رفیع شهادت نائل میشدم و به این فوز بزرگ و عظیم میرسیدم.
5- وفاداری و فداکاری
چون آرمانها بزرگ و اهداف متعالی و جهانی و جاودانه است بقدر اهداف باید عزم و اراده و انگیزه و عشق و ایمان و تلاش و مجاهدت باشد و گرنه «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» - «من جد و جد» هر کس تلاش کند به هدف خواهد رسید؛ باید در میدان مسابقه به سوی خیرات و برکات بر همگان سبقت گرفت و در یک رقابت نفس گیر قلههای شرف و فضیلت را فتح کرد و چراغ نورانی عزت و شرف را به دست گرفت.
چون آرمان مهدویت (ع)، بزرگترین و بالاترین آرمانهای بشریت است به مجاهدت و ریاضت و عشق و فداکاری نیاز دارد؛ هرگز نازپروردگان نبرند ره بجائی و مرده دلان پیروز نخواهند شد.
باید با نشاط و عزم و اراده، با جهاد و اجتهاد و با صبر و استقامت بپا خواست و بر خداوند متعال توکل کرد که «من یتوکل علی ا... فهو حسبه.»
مفاد دعاهای عهد و افتتاح، پیمان با ولی عصر ارواحنا فداه و بیعت با آن حضرت و آمادگی و تدارک همه جانبه برای هرگونه جانفشانی و جانبازی است.
این دست بیعت در دست ولی عصر ارواحنا فداه تا قیامت است و آمادگی آنقدر بالاست که اگر مرگ نیز حائل و واسطه شود باز اعلان آمادگی نموده تا از قبر سربرآوریم و در رکاب جانان جانفشانی کنیم.
این عهد وفای به عهد الهی و پیمان ربوبی، وفای به بیعت، وفای به میثاق امامت، وفای به ولایت الهی و ولایت اولیای الهی، است؛ از عالم ذر تا غدیر خم و تا یوم الانذار و حدیث منزلت با خمسه طیبه اهل کساء و آیه تطهیر و مباهله وفای به اهل البیت(ع) و مودت در رابطه با ذوالقربی و رسول اکرم(ص) و حدیث شریف ثقلین و مظاهر اسماء الله الحسنی و صفاته العلیاء وفای با آن کس که تجلی آیه نور است و تحقق آیه شریفه «و من عنده علم الکتاب» و آیه شریفه «وجعلنا هم ائمه لما صبروا و کانو بآیاتنا یوقنون» همه تجلی این تولی است. هم ایشان که فرمانروایان کشور صبر و یقین و پاسداران و حافظان حریم توحید و امنای الهی بر وحی و تنزل هستند.
وفای به عهد فطرت، که ریشه در تکوین و تشریع هر دو دارد و تشریع نیز مکمل تکوین است و معرفت اکتسابی نیز ظهور معرفت فطری است ثمره این شجره طیبه است. امامت معصومین (ع) که الگوی همه ارزشهای مکتب میباشد و امامت و عدالت، عصمت و طهارت همگی ریشه در عمق فطرت و سرشت عالم دارد.
6- اعتصام به حبل الله
قرآن کریم همه ما را به اعتصام و چنگ زدن به ریسمان استوار الهی و صراط مستقیم ربوبی و تمسک به حبل الله امر میکند.
اعتصام به حبل الله دارای مراتب و منازل فراوان فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی و ظاهری و باطنی و اخلاقی و اعتقادی و معرفتی است و ابعاد گسترده حیات انسانها را پوشش میدهد.
اعتماد به حبل الله در درجه اول از عشق و ایمان بالله و ذکر و انس با حضرت حق و توسل و توکل به او شروع میشود.
حبل الله ریسمان الهی است و موجب صعود انسان از وابستگیها و اسارتها بسوی خداوند متعال میگردد انسان را از ظلمات جهل و غفلت و جهالت بسوی نور آسمانها و زمین هدایت میکند که:«الله نور السموات و الارض- الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور».
«حبل الله» ریسمان قرآن و عترت است؛ ریسمان امامت و ولایت و حلقه اتصال به هدایت و نصرت الهی است.
حبل الله ریسمان وحدت و همدلی، تفاهم و تعامل، عشق و محبت، اخلاص و استقامت در راه خداست.
اعتصام بحبل الله وظیفه همه مسلمانان و رمز عزت و سربلندی و اعتلای اسلام و مسلمین است.
اعتصام بحبل الله پیوند دلها و زبانها، تجسم اخوت و اتحاد، پیوند همفکری و همکاری و تعاون بر بر و تقوی است.
برای برقراری حکومت عدل جهانی یکی از مؤلفههای موثر و سرنوشت ساز اعتصام بحبل الله است.
باید همه اقشار مسلمین دست در دست یکدیگر نهاده و برای پیروزی اسلام و مسلمانان قیام کنند و بپا خیزند.
«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»:
در این آیه کریمه خداوند متعال در دستور بسیار حکیمانه و سرنوشت ساز و مکمل یکدیگر بیان فرموده:
الف: همه به ریسمان الهی چنگ بزنید.
ب: از تفرقه پرهیز کنید.
امر است و نهی، ایجاب است و سلب، اقدام است و ترک، اقبال و تبشیر به اعتصام به حبل الله و ادبار و نهی از تفرقه و تشتت.
اساس نیز بردستور اعتصام به حبل الله و نه دستور اجتماع و یا جمع شدن در یک مکان و یا زیر یک سقف نه.؟!
آنچه از ما خواسته شده اعتصام بحبل الله است؛ که همگی به ریسمان خدا چنگ بزنیم و درجهت اعتصام بحبل الله تلاش و مجاهدت و اقدام نموده و اصل را به اخوت و محبت و عدالت قرار دهیم.
چرا که باید تمامی انگیزهها و گرایشها و اقبالها درجهت اعتصام بحبل الله باشد و بس؟!
7-نیت و انگیزه الهی
نیت اساس وریشه عمل است«النیه اساس العمل»؛ عمل بی ریشه مانند درخت بی بن است همانطور که درخت بدون ریشه موضوعیت نخواهد داشت و ثمر نخواهد داد؛ اعمال انسانی نیز تابع ریشهها، مبانی فکری و اعتقادی و انگیزه است؛ امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمودهاند:«بدان هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاک و پاکیزه باشد باطنش نیز پاک و پاکیزه خواهد بود و آنچه ظاهرش پلید باطنش نیز پلید باشد خواهد بود. و پیامبر (ص) فرمود: بدان برای هر عملی رویش هست و هر رویشی از آب بی نیاز نیست1.
و بدان برای هر عملی گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بی نیاز نیست و آبها مختلفند آن آب که پاک باشد سیراب کردنش، کشتش پاک و میوه آن شیرین خواهد بود و آنچه که سیراب شدن آن پلید باشد، کشتش پلید و میوهاش تلخ خواهد بود.
«نیت» قوام شخصیت انسان را تشکیل میدهد و گفتار انسانها از شخصیت روحی و معنوی آنها شکل میگیرد و تحت هدایت تعقل و روح و جان و قلب عمل میکند؛ هرچه روح قویتر قلب نورانیتر- انگیزهها الهیتر عمل شایستهتر خواهد بود؛ شاکله وجودی انسانها را مجموعه ای از افکار و انگیزهها و اخلاقیات و اعمال تشکیل میدهد و ساختار و ساختمان فکری و روحی انسانهاست که ساختار عملی و رفتار و گفتار و روابط انسانی و اجتماعی انسانها را سامان میدهد و میسازد و چه بسا آیه شریفه «قل کل یعمل علی شاکله».
به این حقیقت اشاره نموده و پرده از روی این واقعیت برگرفته که شاکله وجودی انسان و قوام حیات او را انگیزههای باطنی و روحیهها میسازند.
و اساس بنای وجودی انسان به افکار و نیات او وابسته است.
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: کردارها و رفتارها و گفتارها. میوهها و ثمرات نیتها و انگیزههاست؛ فردای قیامت مردمان بر حسب نیاتشان محشور میشوند.
علت خلود اهل آتش در آتش نیات و شخصیت باطنی آنهاست و علت جاودانگی اهل بهشت در بهشت نیز نیات و شخصیت باطنی و هویت درونی آنهاست و جوهر وجودی انسانها منشأ است و قلب آنها نه قالب آنها. اعمال و اشکال و فرمهای ظاهر و قالبی نشاندهنده باطن و حقیقت انسانهاست و شاکله انسانها را نیات انسانها میسازد. نیات خیر و حشر نیز به تراوشات روح و تنزلات حقیقت انسانها مربوط میشود.
نیتها زمینهساز الطاف و عنایات خداوند متعال است؛ نیتها عامل توفیق و تداوم لطف الهی است نیت پاک گوهر بی بدیلی است که هرگز قابل جایگزینی نیست.
باید کوشید تا این سرمایه ارزشمند را تحصیل کرد؛ باید از خدا خواست و در دعا و انابه به درگاه ایزدی و اخلاص در عمل کوشید؛ نیت پاک عامل برکت است و سرمایه سعادت؟!
باید با انگیزه الهی برای کسب مکارم و عشق به خدمت و پاسداری و صیانت از مکتب توحید بپا خواست.
باید عازم و مصمم بود و با عزم و اراده برای پیشبرد آرمانهای بلند و متعالی اسلامی کوشید؛ باید پرچم عزت و شرف را بدوش گرفت و تا فتح قلهها نهراسید نباید مأیوس شد و باید کار را چنان دنبال کرد که رهبران الهی انجام دادند و کربلائیان با خون نوشتند و عاشورائیان در این رابطه عشق بازی کردند. آنچه ربیها و ربانیون انجام دادند، آنچه مردان خدا و رجال دین برگزیدند همان را باید برگزید، مردانی که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا غافل نمیکند و البته خداوند نیز توفیق خواهد داد و خریدار هم خداست که «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم.»
8-صبر و استقامت در راه خدا
دین ما میدان جهاد و مجاهدت در راه خداست؛ میدان فداکاری برای حاکمیت ارزشهای الهی است و عرصه مبارزه با شیاطین و طاغوتیان و عمال آنهاست.
و جز با صبر و استقامت و مجاهدت و ریاضت و برنامه ریزی و تدبیر حکیمانه توفیق چشمگیر حاصل نخواهد شد؛ این عرصه، عرصه تبلور ایمان راستین اصحاب یقین و تقابل با جریانهای سلطه گر و استکباری عالم است. از یک سو اصحاب معرفت و خدمتگزاران با صداقت و امانت و از سوی دیگر ارباب قدرت و سردمداران شرک و نفاق و خیانت در برابر یکدیگر قرار گرفته و [تا بود چنین بوده و تا هست] چنین هست و تنها راه تدبیر حکیمانه و صبر و استقامت در راه خدا و توکل علی الله است.
«و من یتوکل علی الله فهو حسبه» خداوند خود کفایت خواهد فرمود. اگر مسلمانان در صدر اسلام پیروز شدند و اگر قلهها را فتح کردند و اگر تا اندلس و قرناطه و اشبیلیه و قرطبه پیش رفتند و اگر فرهنگ و تمدن در شرق و غرب عالم ساختند و اگر از ایروان تا قیروان و از سمرقند و بخارا تا پکن و مالزی و اندونزی و تایلند و شرق دور تا غرب اروپا و شمال آفریقا همه جا فرهنگ و تمدن اسلامی درخشید و دلها را زنده کرد و به امت اسلامی هویت بخشید و چراغهای نورانی اسلامی را روشن کرد و مرزبانان بزرگی برای پاسداری از اسلام ساخت و ابن سیناها و مولویها، سعدیها و حافظها، شیخ طوسیها و شیخ مفیدها و شیخ بهائیها و شیخ انصاریها و خواجه نصیرالدین طوسیها و ملاصدراها و ابن عربیها را ساخت.
و هزاران انسان وارسته و عالم و عارف و فیلسوف و حکیم و ریاضی دان و پزشک و فیزیکدان و شیمی دان بزرگ تربیت کرد- که قطعا تحولات امروزی غرب مدیون فداکاریهای دیروز مسلمانان و اندیشمندان عالم اسلام است- این همه به برکت اسلام اصیل است؛ اگر پیوند رنسانس در غرب را از دنیای اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی جدا کنیم هرگز رنسانس فرهنگی و تمدنی و تحولی در غرب بوجود نمیآمد و این همه مدیون جهاد بزرگ علمی و عملی اندیشمندان اسلامی و بیدادگران اقالیم قبله و سرداران ادب و قلم و زبان و فکر و اندیشه است و امروز نیز دنیای اسلام به این جهاد نورانی نیازمند است.
9- مجاهدت در راه خدا
جهاد همه جانبه و فراگیر برای احیای مجد و عظمت اسلامی یکی دیگر از صفات یاوران مهدی(عج) و یکی از ویژگیهای ارباب ادب و معرفت و شیفتگان حق و عدالت است.
جهاد، مایه عزت امت اسلامی است، جهاد مفهوم وسیع و ابعاد گستردهای دارد.
جهاد علمی و عملی، اخلاقی و معرفتی و مبارزه و تلاش همه جانبه برای عزت اسلام و مسلمانان و برای پاسداری از ارزشهای اسلام و امت اسلامی و تمامی مظلومان و مستضعفان عالم یک رسالت الهی است؛ آری! «المؤمن علوی و المؤمن مجاهد» مؤمن علی گونه است و مؤمن مجاهدست.
جهاد در معارف دینی ابعاد گستردهای دارد:
1- جهاد با نفس 2- جهاد تبلیغی 3- جهاد با دشمنان یا جهاداکبر و جهاد اصغر
روش جهاد نیز بسیار مهم و قابل توجه و تأمل است؛ جهاد بر مبنای تقوی و حکمت و در جهت تحقق عدالت و آرمانهای الهی «و جاهدوا فی الله حق جهاده» آنچنان که شایسته خداوند است در راه خدا جهاد کنید. یا «جاهدهم به جهاداً کبیراً» که جهاد تبلیغی و تبشیری حکیمانه دین و معارف الهی است.
روشها نیز در این عرصهها بسیار مهم است و از همه مهمتر الگو بودن مجاهدان راه خدا و شایستگی و بایستگی برای ارائه چهرهای درخشان و جذاب و با نشاط و تأثیرگذار و انسان ساز و عالم پرور و صادق امین و قابل اعتماد و اطمینان از مکتب اسلام است که بسیار مهم و سرنوشتساز است.
باید مؤمنان راستین این چنین باشند شاخص و صادق امین، مؤمن بالله و به رسول الله. عارف بالله و بالیوم الاخر دارای روحیه اتکای به نفس و اتکال علی الله.
باید اهل بیت رسول الله را الگو قرار دهیم و با الهام از ایشان راه ایشان را تداوم بخشیم و احیاگر کرائم اخلاق و محاسن آداب باشیم که ایشان گنجینههای رحمانی و تجلی کرائم قرآن کریم هستند قرآن مجسم و مظهر صدق و صفا و عدل و وفا و خزانه داران غیب و دربانان حریم یقین و پاسداران وحی و مؤمنان راستین و پاسداران سنن الهی و مدافعان حریم توحید و رسالت و مرزبانان علم و حکمت و معرفت هستند2.
10- پرهیز از آلودگیها و انحرافات
سلامت انسان از انحرافات و آلودگیها و پرهیز از گناهان و لغزشها بزرگترین رمز موفقیت او در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی خواهد بود.
آلودگیها و انحرافات و گناهان عامل انحطاط و سقوط انسان است؛ گناه- فرد و جامعه را آلوده میکند و عامل سقوط و انحطاط یا اضمحلال میشود؛ در برابر آن حفظ و صیانت خود و جامعه از آلودگیها و انحرافات و مقاومت در برابر لغزشها و خطاها نشاندهنده صلابت و مقاومت انسان، عزم و اراده او، صلابت و پایمردی در راه خداست. یکی از معیارهای اصلی برای شناسائی انسانها و جوامع انسانی سلامت در برابر لغزشها و آلودگیهاست.
شاخص تقوی، عفاف، امانتداری و صداقت در کارها را بهترین نشانهها در شادابی و پویائی و تحرک جوامع است؛ و آلودگی و انحرافات گوناگون اخلاقی و جنسی و اجتماعی، بزرگترین نشانه سقوط و انحراف و انحطاط است.
در جامعه اسلامی، ارزشها حاکم است و جرم و گناه و آلودگی و انحراف راه ندارد و ملاک جامعه اسلامی رعایت اصول و ارزشهاست و الا با ادعا و تظاهر جامعه، اسلامی نخواهد شد. اگر ما در انتظار حکومت عدل جهانی هستیم باید زمینهها و بسترها را برای آن شرائط فراهم کنیم، باید ارزشها گسترش پیدا کند- باید ملاکهای الهی حاکم باشد؛ باید صفات و اوصاف اهل تقوی فراگیر باشد؛ در جامعه اسلامی همگرائی، همدلی، همفکری، دین باوری و ورع و تقوی حاکم است؛ روح تعاون برا بر و تقوی و تواصی بحق و تواصی به صبر زنده است.
امر به معروف و نهی از منکر رواج دارد- ارزشها زنده و گناه و آلودگیها منفور است.
عفاف و پاکدامنی ارزش دارد؛ فساد و فحشا مطرود است؛ اهل تقوی عزیز و محبوبند و اهل فجور ذلیلاند. شایستگان سربلندند و آلودگان سربزیرند؛ لطف خداوند شامل حال همه است و برکات خداوند نازل و همه با یکدیگر در جهت رضایت خداوند همراه و همسو و وفادارند.
و اینست معنا و مفهوم امت اسلامی و امت قائمه به عدل و قسط و حق.
نویسنده: حجت الاسلام دری نجف آبادی
منبع: روزنامه کیهان