حکایت رابطه ما و امام زمانمان
امام باقر (علیه السلام) میفرمایند: «هر کس دوست دارد، که میان او و خدا پردهای نباشد تا خدا را ببیند و خدا نیز به او نظر کند باید آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوست داشته باشد و از دشمنان آنان دوری گزیند و امامت آنها را بپذیرد پس اگر چنین کند خدا بر وی نگریسته و او خدا را دیدار میکند» (بحارالانوار، ج 27، ص 51).
اکنون این سؤال مطرح میشود: ما که در زمان غیبت یوسف زهرا (علیه سلام) به سر میبریم و ادعای دوستی با امام زمان را داریم آیا واقعاً امام زمان را دوست داریم یا دوستی و توسل ما به وجود آن نازنین به خاطر دوست داشتن خودمان و حل مشکلاتمان میباشد؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: "هیچ بندهای به خدا ایمان ندارد، تا این که من محبوبتر از خودش در نزد او باشم و اهل بیت مرا بیشتر از اهل بیت خودش و خانوادهام را بیش از خانواده خودش و ذات مرا بیش از ذات خودش دوست داشته باشد."
مهدی جان! صادقانه بگویم ما اگر با تو مناجات کردیم یا به جمکرانت آمدیم، بیشتر برای حل مشکل خودمان بود نه برای دل تنگی نسبت به تو و پیوند و دوستیات.
فردی از امام صادق (علیه السلام) سئوال کردند که ما شما را دوست داریم اما نمیدانم شما چقدر ما را دوست دارید. ایشان فرمودند:
"به دلتان رجوع کنید؛ هر چقدر من برای شما ارزش دارم، همان اندازه شما برایم ارزش دارید".
نمیگوییم که نباید مشکلاتمان را نزد تو بیاوریم و حل آن را از تو نخواهیم، چرا که تو امام و پناه و رابط بین ما و خدایی. بلکه شرمندگی از آن است که ما تو را برای حل مشکلات خود میخواهیم.
ما دوستان و خانواده خود را بیشتر از تو دوست داریم؛ زیرا آنها سهمی از وقت، مال، فکر و دل ما را میگیرند؛ در حالی که تو پدر آسمانی مایی. اما ما هنوز تو را به عنوان یک پدر معمولی نیز نپذیرفتهایم. در شادیهایمان تو را مثل یک مزاحم بیرون میکنیم. در مجلس شادی ما جایی برای تو وجود ندارد؛ چرا که آن قدر آلوده است که بوی تعفن آن فرشتهها و مؤمنین را نیز میآزارد. اعضای یک خانواده در کنار هر لذت و شادی حلالی جای هم را خالی میکنند و به یاد هم هستند. ولی ما در چنین لحظاتی یادی از تو نمیکنیم؛ هر چند میدانیم که همان شادی نیز به برکت وجود مقدس توست. تو در غم ما نیز سهمی نداری؛ ما غم خیلی چیزها را میخوریم، مسکن، ازدواج، کار. حتی غم اعضای خانواده و فامیل و دوستان را نیز میخوریم. اما از غم زدگی تو غمی نداریم؛ بلکه فقط تظاهر به غمگینی میکنیم. تا وجدان خود را نسبت به بیمعرفتی خود به تو آرام کرده باشیم.
چرا که اگر غم تو در بین غمهای ما سهمی داشت، تلاشی برای رفع آن میکردیم و با همکاری هم، عملی جدی میکردیم.
مردی از امام صادق (علیه السلام) سئوال کردند که ما شما را دوست داریم اما نمیدانم شما چقدر ما را دوست دارید. ایشان فرمودند:
"به دلتان رجوع کنید؛ هر چقدر من برای شما ارزش دارم، همان اندازه شما برایم ارزش دارید".
امام زمان(عج) چقدر در دلهای ما بزرگ است؟ آیا آن قدر ارزش داره که به خاطر رفاقت او بعضی رفاقتها را کنار بگذاریم؟ آیا به خاطر او چشم و گوش از هر چه او نمیپسندد و آزرده میشود میبندیم و گوش و جان خود را به هر آهنگ و صحنهای نمیسپاریم؟
دوستی با امام زمان(عج) هزینه دارد آیا هزینهای دادهایم و پا روی دلی که حرفش حرف مهدی نیست و دل او را خون میکند و اشکش را جاری میکند گذاشتهایم؟!
امام زمان میفرمایند: ما را تنها نگذارید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند. (احتجاج: ج 2)
چیکار کنم؟
چطور امام زمانم را من یاری کنم؟
آنطور که امیرالمؤمنین فرمودند
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «یاری کنید مرا با پرهیز از گناه، تلاش، عفت و پاکدامنی و انجام وظیفه.» (نهج البلاغه، نامه 45).
و آنگونه که خود حضرت باز فرمودند:«هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند.» (احتجاج: ج 2).
شده بخاطر امام زمان یک گناه را ترک کنیم؟
اصلاً برا همیشه هم نه، یکبار و یکدفعه موقع گناه بگیم: نه، بخاطر اینکه امامم قلبش درد میگیره از این کار من، این کار را نمیکنم.
یا وقتی رفتیم غیبت یکی را بکنیم یا مسخره کنیم، یاد اماممان بیفتیم و سکوت کنیم؟
اگر قابل می دونی یه سری هم به سایت من بزن ..اگر موافقی تبادل لینک کنیم